سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرسشکده

بسم الله

سلام

یادتان هست تو حال و هوای انتخابات و حوادث بعد از اون یه پست گذاشتم با عنوان : چه اتفاقی در حال افتادن است ؟ و محور یادداشت هم تاکید بر بازگشت بدنه ی کم تر معتقد و گاهاً بی تفاوت مردم به دامن نظام و رهبری بود .

هر انقلابی ریزش هایی دارد و رویش هایی ، عجیب زمانه ایست دورانی که در آن بسر می بریم ! دوستان دیروز از پشت و به یاری دشمنان قسم خورده امروز خنجر می زنند و کسانی که شاید زمانی بواسطه ی ظاهرشان و بعض کلامشان دوستشان نمی دانستیم امروز در صف خودی ترین خودی ها همانند همه ی ما پرچم ولایت پذیری را بلند کرده اند !

نشانه ها دائماً در حال تکرارند و سران فتنه یا کورند و یا نمی خواهند که ببینند ، راهپیمایی جمعه 27 آذر هر چند اولین نشانه ی مرگ زود هنگام جنبش فتنه انگیزان نبود ( که این نشانه برای اوالابصار بعد از خطبه های تاریخی حضرت آقا نمایان شد ) اما بدون شک بارزترینش بود .

دوباره و در راهپیمایی جمعه همین دوستان جدیدمان با آمدنشان نشان دادند که جنبش فتنه نه تنها در  میان قشر مذهبی و ملتزم به ظواهر شریعت جایگاهی ندارند بلکه خود موجب بازگشت بخش زیادی از قشر کم تر متعهد به ظواهر فوق به صف انقلابیون و ولایت مداران گشته است .

حالا چه زمانی سران فتنه می خواهند این نشانه ها را ببینند و دست از فتنه انگیزی بر دارند والله اعلم ... خدا هدایتشان کند !

چه زیبا فرمود رهبرم که این حوادث خیرات فراوانی برای ما داشت هر چند که داغ هایی نیز بر قلبمان گذاشت (نقل به مضمون)

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد ...

 

 


[ یکشنبه 88/9/29 ] [ 2:26 صبح ] [ دازاین ]

سلام

اگه یکی تو روی شما وایسه و حرف خودتون رو یا چیزی رو که شما با چشم خودتون دیدید تحریف کنه و با کمال پررویی تحویل خودتون بده چه حالی میشید ؟ من دقیقا الان که این پستو می نویسم همون حالو دارم و اما شرح ما وقع :

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه قم قرار بود روز سه شنبه ساعت 10 صبح مستند ایران سبز رو با حضور آقای وحید جلیلی سردبیر ماهنامه راه پخش کنه ، اما بدلیل ناراحتی کلیه جناب جلیلی برنامه به هم خورد ولی با حضور آقای محمدرضا دهشیری کارگردان مستند ایران سبز برنامه با تعویق و در ساعت 13 بعدازظهر برگزار شد . در حالی که برنامه فوق دارای مجوز رسمی از دانشگاه و هیئت نظارت بر تشکل ها بود ناگهان و در آخرین دقایق باقی مانده تا اجرای برنامه خبر از لغو مجوز رسید در حالیکه سالن آمفی تئاتر دانشگاه مملو از دانشجویان منتظر شروع برنامه بود .

با رایزنی های انجام شده توسط برگزار کنندگان مسئولین با سخنرانی موافقت کرده ولی با پخش فیلم بدلایل نامعلوم مخالفت کردند گفتنی است که اصلی ترین مخالف پخش فیلم و اجرای برنامه جناب آقای فخر مسئول روابط عمومی دانشگاه قم بود .

برگزار کنندگان که هدف اصلی برنامه را پخش مستند می دانستند تصمیم گرفتند با تعطیل کردن برنامه و نشان دادن اعتراض خود به اقدام مسئولین با آرامش سالن را ترک کرده و برنامه را تعطیل کنند زمانی که مجری برنامه به حاضرین گفت که سالن را ترک کرده به سر کلاسها بروند اغتشاشگران حامی به اصطلاح جنبش سبز با سر دادن شعار مرگ بر دیکتاتور نظم جلسه را به هم زدن که البته با اقدام به جا و مناسب دانشجویان انقلابی در پاسخ به آنها و سردادن شعار مرگ بر منافق به هدفشان نرسیدند !

گفتنی است که تعداد دانشجویان انقلابی دست کم 3 یا 4 برابر کل اغتشاشگران بود (احتمالا 200 نفر به 50 نفر پسر و 5 نفر دختر جنبش سبزی ) و به همین دلیل اساسا صدای شعار دادن آنها در سالن به گوش نمی رسید و تنها صدای مفهوم در سالن فریادهای مرگ بر منافق ، حزب فقط حزب الله سید علی روح الله ، آزادی اندیشه با اغتشاش نمیشه و ... بود که از جانب دانشجویان انقلابی داده می شد .

همچینین اغتشاشگران بعد از خروج از سالن و در محوطه دانشگاه قصد بر هم زدن نظم و ایجاد درگیری را داشتند که با تدبیر دانشجویان انقلابی این مورد نیز عقیم ماند .

و اما آنچه مرا عصبانی کرده انتشار خبر سراسر دروغ این همایش در سایت جنبش سبز و بالاترین می باشد !!!

نیازی به درج خبر این دو وب سایت دروغ گو نمی بینم و صد البته از اقدامشان متعجب هم نیستم که از فتنه گر جز این بر نمی آید اما این پست را فقط در جواب به این دو سایت و همچنین برای روشن شدن حقیقت برای کسانی که در مراسم حضور نداشتند نوشتم .

البته توضیحات کامل تر به همراه عکس و تصویر اسناد و مجوز های برنامه در شماره آینده هفته نامه سوزنبان منتشر خواهد شد .

والسلام علی من التبع الهدی


[ پنج شنبه 88/9/26 ] [ 3:23 صبح ] [ دازاین ]

دون شرح ! اشتباه نخواندید دون شرح است ...

 


[ دوشنبه 88/9/23 ] [ 7:24 صبح ] [ دازاین ]

(این یادداشت در اصل برای سرمقاله چهارمین شماره هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است .)

 

16 آذر یادآور شهادت 3 تن از دانشجویان دانشگاه تهران در جریان اعتراض به ورود نیکسون به تهران و اهدای دکتری افتخاری به وی می باشد .

آنچه این روز را اینچنین اهمیت بخشیده است و از سایر مناسبت های مرتبط با جریان جنبش دانشجویی امتیاز بخشیده است رویارویی عریان دو جریان عدالت طلب دانشجویی و مستکبر جهانی است .

شاید سخن به گزافه نگفته باشیم اگر ادعا کنیم که 16 آذر یکی از از گرانیگاههای جنبش دانشجویی در سیر تطور خود می باشد و همچنین تاثیر آن بر حادثه ی عظیمی چون انقلاب اسلامی بسیار مهم و قابل توجه است .

نکته ای که بازخوانی مجدد ماهیت حوادث رخ داده در 16 آذر را مهم می سازد فراموش شدن اصول اساسی جنبش دانشجویی است . اصولی که اصالت جریانات دانشجویی در گرو پایبندی به آن است .

اصولی از قبیل استکبار ستیزی ، عدالت طلبی ، استقلال طلبی و عدم وابستگی به گروههای سیاسی داخلی و خارجی .

16 آذر امسال از جهاتی با سالهای گذشته متفاوت است و آنهم قرار گرفتن جنبش دانشجویی در آزمون انتخاب میان وابستگی و پشت کردن به آرمانهای اصیل ملت مسلمان ایران و حمایت از جریان وابسته و منحرف و یا اعلام دوباره استکبار ستیزی و پایبندی مجدد خود به آنچه اصالت آن در گرو آن است .

خون شهدای 16 آذر هنوز بر پهنه ی دانشگاه گرم است و نظاره گر آنچه امروز ما دانشجویان رقم خواهیم زد .

والسلام علی من التبع الهدی


[ چهارشنبه 88/9/18 ] [ 4:16 صبح ] [ دازاین ]

(این یادداشت که سومین قسمت از مجموعه مقالات آسیب شناسی رخوت است در اصل برای شماره چهارم هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است .)

4. غرق شدن در مباحث نظری صرف : آفت دیگری که دامن گیر اکثر قریب به اتفاق دانشجویان دغدغه مند می باشد توقف در مباحث و موضوعات نظری صرف و بدون اثر بیرونی است . این آسیب که من از آن به مفقود بودن حلقه ی عمل و نظر یاد میکنم در دانشجویانی که گرایش به مباحث عرفانی ، اخلاقی و فلسفی دارند ظهور و بروز بیش تری دارد بنحوی که هر چه عمق نظری این گروه افزون می گردد پای خود خود را از زمین عمل و اجرا بیرون می کشند .
گاهی کار به جایی می رسد که این دسته از دانشجویان اصلاً ورود به حوزه اجرا را دون شان خود می دانند و برای جایگاه خود القابی از قبیل متفکر ،روشنفکر ، تئوریسین ، استراتژیست و... می تراشند و با استناد به این تعابیر موهوم از عمل کردن به آنچه از آن دم می زنند امتناع می کنند .
البته گروهی دیگر نیز در این میان با مطالعه ی یک یا چند کتاب اخلاقی – عرفانی و یا شرکت در کلاسها و مجامعی که این گونه مباحث مطرح می شود خود را عارف و سالک فرض کرده و وظیفه ی خود را تنها ذکر و تسبیح می دانند و اغلب به معدود کسانی که درگیر اجرائیات می باشند با چشم تحقیر می نگرند ، گویی این افراد کسانی هستند که هنوز گرفتار سطحیات و اولیات دین هستند مانند ایشان به عمق و باطن و حقیقت دین راه نیافته اند .
اهمیت نکته ی بالا زمانی مهم تر می شود که در شهری مانند قم مشغول تحصیل باشیم . مکانی که در هر گوشه ی آن افرادی مشغول ارائه این گونه مباحث هستند . مشکل آن جا بیش تر می شود که بعض این گونه حلقه ها مروج اسلام منهای سیاست و فردی هستند ( همان نسخه ی شیعی وهابیت ) . تحلیل و بررسی درستی و غلطی این ادعا و این نوع نگاه به دین اسلام را به مجالی دیگر می سپارم روی صحبت من با آن دوستانیست که در عین ابراز ارادت به بزرگانی مانند حضرت امام (قدس سره ) و یا مقام معظم رهبری (حفظه الله ) باز از ورود به حوزه عمل خودداری می کنند .
آنچه این دوستان عارف و استراتژیست ! فراموش کرده اند هدف و مقصود از کسب این علوم ظاهری و نظری صرف است . علم و اخلاق و عرفانی که به کار هیچ بنی بشری نیاید و تنها به درد کنج عزلت و جمع های محدود روشنفکری حضرات می خورد چه ارزشی دارد ؟
تقوا اگر تقوا باشد ، تقوای ستیز است و عرفان اگر حقیقیست ، عرفان مبارزه است .
 استراتژی و اتاق فکر نباید نتیجه و ما به ازای خارجی داشته باشد ؟ یا همان قدر که آقایان به افاضات خود می پردازند کا فیست ؟
مگر نفرموده اند که پناه می بریم به خدا از علم بی فایده و مگر علمی که در الفاظ و اطوار روشنفکری و عارف مسلکی خلاصه شود مصداق اتم این علوم نیست ؟
عجیب نیست که عمل و نفوذ کلام همین بچه حزب اللهی های هیئتی و بسیجی ( بسیجی واقعی !) به مراتب بیش تر و با برکت تر از هزار خطابه و تسبیح گردانی حضرات متفکر است ؟
به هر تقدیر بنظر می آید آنچه از نظر ایشان مغفول مانده است جامعه ، محیط و اطرافیانشان است ، بر فرض ( فرض محال) که فردی با عزلت جویی به مراتبی دست یابد و یا با لفاظی گروهی را دور خود جمع کند ، این چه دردی از دانشگاه و شهر و کشورش دوا می نماید ؟ هر دینی که با اجتماع بیگانه باشد اسلام یقینا نیست و این حضرات گویا با اسلام بیگانه اند !
خلاصه کلام آنکه نقل است از معصوم که شما بدان چه میدانید عمل نمائید خداوند آنچه نمی دانید را به شما عطا خواهد نمود .
والسلام علی من التبع الهدی


[ چهارشنبه 88/9/18 ] [ 4:13 صبح ] [ دازاین ]

(این یادداشت در اصل سرمقاله شماره سوم هفته نامه سوزنبان است)

مروی است( از اما علی ابن موسی الرضا) که بنای اسلام بر پنج رکن است. و پنجمین آنها که مهمترین نیز است و چهار رکن دیگر بر آن استوارند ولایت است.

پرداختن به حقیقت ولایت به مثابه رکن اساسی دین مبین اسلام هم از گنجایش این قلم بیرون است و هم این این ستون مجال بررسی تمام وجوه آن را ندارد. منتهی هدف حقیر از نگاشتن آنچه می خوانید سوالیست که مدتی ذهنم را مشغول به خود داشت. بهتر آن دیدم تا با طرح برخی از شقوق آن بابی برای آغاز بررسی های دقیق تر این موضوع بگشایم

آیا واقعا با خود اندیشییده اید که این ولایت که بنای اسلام بر آن استوار است حقیقتا چیست ؟

آیا ولایت پیش گفته در کلام امام رضا (ع) وابسته به زمان و در محدود عصر خاصی است یا حقیقتی ثابت و ابدی است ؟ نسبت بین دیگر ارکان واصول دین اسلام با ولایت چگونه است ؟

آیا اساسا ولایت به حوزه فردیات انسان مسلمان محدود می شود و یا امور اجتماعی و فردی نیز متاثر از آن است؟ ولی کیست ؟ و این ولایت چگونه دراو ظهور می یابد ؟ وظیفه مسلمانان و موالی در برابر ولی چگونه است ؟ نحوه شناختن ولی و حدود اختیارات و وظایف او در زمان غیبت امام معصوم چگونه است ؟

وهزاران سوال از این قبیل که شاید دهه ولایت آغاز مبارک و میمونی برای پرداختن هر چه عمیق تر به آن می باشد.

والسلام علی من اتبع الهدی

 


[ یکشنبه 88/9/15 ] [ 4:0 صبح ] [ دازاین ]

(این مقاله در اصل برای شماره سوم هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است و قسمت دوم از سلسله مقالات آسییب شناسی رخوت می باشد .)

2.       تصور مطلوبیت وضع موجود : دومین عاملی که باعث رکود در بین دانشجویان شده است تصور مطلوب بودن وضعیت موجود است . هر چند حقیر علت اصلی این توهم باطل را فقدان بینش و بصیرت و آینده نگری می دانم اما احتمالا یکی از دلایل آن مخفی و زیرزمینی بودن بسیاری از مفاسد و معضلات اخلاقی و سیاسی در دانشگاه است چرا که یکی از انگیزه های مهم دانشجویان در دانشگاه های دیگر برای ورود به فعالیت های فرهنگی و سیاسی عریان و ظاهر بودن مفاسد است که در دانشگاه ما هم تفکیک جنسیتی و هم الزامات عرفی به رعایت برخی از شئونات مذهبی چه در محیط دانشگاه و چه در درون شهر و هم چنین برخی از سیاست های فرهنگی و سیاسی خاص ( به نظر حقیر غلط اندر غلط) باعث پنهان شدن آنها شده است و مشکلات آنقدر عیان نیست و این طبیعتاً باعث ایجاد یک احساس رضایت کاذب بین دانشجویان شده آنها را از ورود به این قسم فعالیت ها باز می دارد . نکته ای که تاثیر این بی خبری را بیشتر نشان می دهد فعال تر بودن دانشجویان ساکن خوابگاه به نسبت دانشجویان بومی است چرا که آنها از نزدیک شاهد بسیاری از مفاسد و انحرافات در محیط خوابگاه و دانشگاه هستند (مسئولین هم بشنوند !) که سایرین از آن بی خبرند .

ناگفته نماند انداختن تمام تقصیر به گردن مسئله ای مانند تفکیک جنسیتی خبر از بی اطلاعی دانشجو می دهد چرا که تفکیک به نظر من خودش مذموم نبوده بلکه نحوه ی اجرا و مدیریت آن در دانشگاه غلط است مضافاً بر آنکه دانشگاه ما تنها دانشگاه تفکیک شده ی کشور نیست و محیط دانشگاههای دیگر که از این حیث شبیه محیط دانشگاه ماست از زمین تا آسمان با دانشگاه قم متفاوت است .

3.       فرار از مسئولیت : سومین مورد که احتمالا شایع ترین پاسخ به سوال " چرا رکود ؟ " است ، متهم کردن مسئولین دانشگاه خصوصا در دو حوزه فضای سیاسی و تفکیک جنسیتی است . این نکته که بر فرض وجود کاستی هایی در مدیریت دانشگاه در حوزه های فوق تمام مسئولیت را به گردن آنها بیندازیم و خودمان را تبرئه کنیم باعث غفلت از این مطلب می شود که با وجود یک خواست عمومی برای بهبود و تغییر وضع موحود قطعاً مسئولین دانشگاه نیز مجبور به تغییر شیوه های غلط خود خواهند شد . بعلاوه این نکته را هم در نظر بگیرید که بسیاری از موانع توهم و تصور غلط ما از برخورد های امنیتی مسئولین است که در صورتی که وارد گود فعالیت های دانشجویی بشوید قطعا بسیاری از آنها از بین خواهند رفت .

مسئله ی به نظر نگارنده مهم تر آن است که مشکلات دانشگاه بیش از آنکه متوجه فضای بسته سیاسی و یا تفکیک جنسیتی باشد مربوط به ضعف در حوزه های فرهنگی می باشد موضوعی که همانطور که در سرمقاله شماره اول گفتم گریبانگیر بسیاری از فعالیت های کنونی دانشگاه نیز هست . 


[ یکشنبه 88/9/15 ] [ 3:58 صبح ] [ دازاین ]
 

اشاره : آسیب شناسی رخوت عنوان سلسله مقالاتی است در پاسخ به چرایی رکود فعالیت های سیاسی و فرهنگی از جانب طیف مذهبی دانشجویان دانشگاه قم که در هر شماره به صورت دنباله دار منتشر خواهد شد . آنچه در ادامه می آید بخش اول از مجموعه فوق الذکر است .

در نگاه نخست و پیش از آنکه تجربه تحصیل در دانشگاه قم نصیب کسی بشود تصور عمومی اینگونه است که بواسطه ی فضای مذهبی شهر قم ، وجود حوزه علمیه ، تفکیک جنسیتی و نبود ناهنجاریهای اخلاقی علنی و هیئت امنا و ریاست روحانی دانشگاه احتمالا طیف مذهبی دانشجویان از فعالترین و با انگیزه ترین اقشار دانشگاه بوده و یا اینکه جو عمومی دانشگاه بواسطه ی موارد پیش گفته متاثر از فعالیتهای این گروه از دانشجویان است . هر چند بخشی از مواردی که ذکر شد تنها ظاهر امر بوده و واقعیت در حال جریان چیز دیگری است اما این نکته را نمی توان نادیده گرفت که پتانسیل های نهفته در دانشگاه قم به نسبت بسیاری از دانشگاه های سطح کشور بیشتر بوده و برخی موانع و مشکلات نیز یا در این دانشگاه اساسا وجود ندارد و یا شدت و حدت آن کم تر است .

اما نکته ی جالب توجه آنست که بعد از گذشت نهایتا 2 ترم از تحصیل در این دانشگاه تقریبا برای تمام دانشجویان محرز می شود که نه تنها دانشجویان مذهبی دانشگاه که جریانات و گروههای فکری سیاسی دیگر هم فعالیت در خور توجهی نداشته همه با هم دچار نحوی رخوت و سستی خاص دانشگاه قم هستیم !

پیش از آنکه به ادامه ی یادداشت بپردازم ذکر دو نکته را لازم می دانم ، اول آنکه هدف حقیر از نگارش این مقاله بررسی علل کم کاری و بعضا بیگاری دانشجویان مذهبی و یا اصطلاحا حزب اللهی دانشگاه است و تحلیل کلی راجع به تمام دانشجویان را به زمانی دیگر وامی گذارم و دوم آنکه این یادداشت بیشتر متوجه قشر دانشجو بوده و هدف آن تلنگر زدن به شماست و نه مدیران و مسئولین دانشگاه هرچند بخش مهمی از معضلات این حوزه متوجه سوء مدیریت و یا تفکرات خاص آنهاست .

نکته عجیب آن است که دانشجویـان با اشتیــاق فراوان به استقبــال این وضعیت (رکود ، رخوت ، بی دغدغه گی و یا اسم دیگری که مناسب میدانید ) رفته هیچ تلاشی برای تغییر نمی کنند و نهایتاً با پاس دادن توپ به زمین مسئولین دانشگاه و یا تشکل ها و یا دیگر دانشجویان از خودشان سلب مسئولیت کرده دیگران را مقصر میدانند . و باز نکته ی عجیب تر آن است که عکس العمل دانشجویان در برابر کسانی که با هر انگیزه ای قصد تغییر این وضعیت را دارند خطاب کردن آنها با القابی مانند تندرو ، خیالپرداز ، پرحرف و ... است .

نا گفته نماند که این انتقاد متوجه یک ارگان یا تشکل خاص نیست که اگر مشکل آن تشکل بود ضعف فعالیت آن با حضور دیگر تشکل ها جبران می شد حال آنکه تا این لحظه این اتفاق هنوز رخ نداده است !

آنچه به عنوان آسیب شناسی و علل رکود فعالیت های دانشجویی هدف این سلسله مقالات است را در چند بند تقسیم بندی کرده ام که در هر شماره بخشی از آن را تقدیم خواهم کرد هر چند که بسیاری از انتقادات و حقایق موجود را با این زبان و از این تریبون نمی توان گفت که زبانی دیگر و زمانی دیگر می طلبد :

1. اکتفا به انجام واجبات و ترک محرمات : یکی از علل عدم توجه نسبت به تحولات جامعه و فقدان شعور و بصیرت سیاسی و فرهنگی بین طیف مذهبی دانشگاه راضی شدن و کافی دانستن انجام واجبات اولیه و ترک محرمات ظاهری است ، تا جایی که فرد خود را تنها موظف به شرکت در نماز جماعت (اگر آن را هم شرکت کند) و نهایتاً خواندن چند آیه قرآن می داند ، کانه دین در همین چند فریضه (آنهم از نظرگاه اسلام فردی) خلاصه می شود ، جهاد ، مبارزه ، امر به معروف و نهی از منکر و ... برای حضرات تعطیل شده محسوب می شود !

در اینجا ذکر مورد را جالب می داند ، چند وقت قبل یـکی از دوســتان هیئت نقل

می کرد که به یکی از این پیغمبرزادگان گفته اند که بیاید و در هیئت دانشگاه فعالیت کند که حضرت ایشان فرموده اند برایشان حجاب می شود !

این که هیئت است خدا به داد کانون های ادبی و هنری و انجمن اسلامی برسد !

تصور نمی کنم ضرورت سیاسی بودن ( و نه سیاست زده بودن ! ) ، دغدغه ی فرهنگی داشتن و موضع گیری کردن نسبت به تمام ( تاکید می کنم تمام ) تحولات و رخداد های اجتماعی و سیاسی برای همه ی دانشجویان عموماً و برای دانشجویان حزب اللهی خصوصا نیازی به اقامه ی دلیل داشته باشد و آن نحو اسلام فردی و خنثی که در کنج مسجد خلاصه می شود دست کم در ساحت نظر مطلوب کسی باشد مضافا به اینکه موارد پیش گفته از منویات مسلم مقام معظم رهبری بوده بارها در دیدارهایشان با دانشجویان بر آن تاکید کرده اند .

ادامه دارد ...


[ سه شنبه 88/9/3 ] [ 8:0 عصر ] [ دازاین ]

استقلال داعیه ای است که اکثر قریب به اتفاق تشکل های دانشجویی مدعی آن هستند . اینکه هر کدام از این مجموعه های دانشجویی تا چه حد و اندازه ای به این ادعای خود پایبند هستند موضوع این وجیزه نیست بلکه هدف حقیر از نگاشتن آنچه می خوانید پاسخ کوتاهیست به سوال دوستی راجع به اینکه شما از چه چیزی ویا چه کسی مستقل هستید ؟

هر چند جواب تام و تمام به این سوال نیازمند بررسی تحولات دست کم 30 سال اخیر جنبش دانشجویی در ایران عموماً و انجمن های اسلامی خصوصاً می باشد و قضاوت در این رابطه که آیا اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل حقیقتاً به این موضوع وفادار مانده اند یا نه قطعاً مرجع صالحی می طلبد که تصدیق می فرمائید که من آن مرجع نمی توانم باشم ، هر چند نظر شخصی خود را دارم .

هدف من نشان دادن ابعاد گوناگون این ادعاست و نه اثبات به وقوع پیوستن و یا نه پیوستن آن .

انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در حقیقت خود را اولاً از وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی مستقل می داند ، هر چند ممکن است ( و همینطور نیز هست ) که به یک جریان در یک برهه ی زمانی خاص نزدیک تر بوده باشد اما خط گیری و جهت دهی به این تشکل دانشجویی از سوی این جریانات خط قرمزیست که نباید شکسته شود .

نکته بعدی در این رابطه آن است که انجمن های اسلامی به مثابه ی سردمداران جنبش دانشجویی مسلمان در دانشگاهها چه پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی و چه پس از آن همیشه به اصول اساسی اسلام ناب محمدی که به گفته امام عزیزمان اسلام مبارزه و جهاد می باشد وفادار بوده عدول از ارزشهای اسلامی را بر نمی تابد فلذا از جریانات فکری چپ مارکسیستی و راست لیبرال و همچنین جریانات التقاطی و منحرف مستقل بوده تنها به مراجع اصیل اسلام که همانا حوزه های علمیه و در راس آن مقام ولایت فقیه باشد پایبند خواهد بود .

مسئله ای که تاکید بیشتر بر این موضوع را موجب می شود نقاط انحرافی است که طی این چند دهه در جنبش های دانشجویی پدید آمده ( از جمله در انجمن های اسلامی طیف علامه و ... ) که اغلب آن یا بواسطه ی وابستگی های پیدا و پنهان به گروها و جریانات سیاسی داخلی و خارجی بوده که باعث آلت دست شدن این جنبش ها شده و یا بدلیل فهم غلط و بدون رجوع به منابع و مراجع اصلی و اصیل اسلام باعث به وجود آمدن ابتدائاً انحرافات کوچک و در طول زمان موجب پدید آمدن زوایای غیر قابل اغماض با میثاق های اصیل جنبش دانشجویی مسلمان شده است . که نمونه ی بارز آن را در حمایت طیف غیر قانونی علامه از جنایات اسرائیل در غزه مشاهده کردیم .

خلاصه کلام آنکه انجمن های اسلامی مستقل از وابستگی آشکار و نهان به هر گروه و حزب سیاسی داخلی و خارجی تحت هر عنوانی برائت می جوید و همچنین تنها مرجع قابل اعتماد در پریشانی های فتنه های سیاسی و فرهنگی را ولایت می داند ریسمانی که هر که به آن چنگ زند رستگار است .

والسلام علی من التبع الهدی

سوره مبارکه احزاب آیه 23 :

« و من المومنین رجال صدقوا ما عهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا »

« از میان مؤمنان مردانى‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند »


[ سه شنبه 88/9/3 ] [ 7:58 عصر ] [ دازاین ]
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : دازاین[181]
نویسندگان وبلاگ :
کودکی به خط سالهای هزار و سیصد و انار
کودکی به خط سالهای هزار و سیصد و انار (@)[7]


قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچ‌کس نمى‌تواند به شما آسیبى برسان ! وصایای امام خمینی در بیمارستان به امام خامنه ای ...
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 245058