سلام .
اول يه گلايه دارم . خيلي تند تند آپ مي كني و فرصتي براي تفكر بر روي پست هات نمي ذاري .
حالا يه تشكر مي كنم چون واقعاً دست به يه تحول جدي زدي و از اين وبلاگهاي دل نوشته كه دفترچه ي خاطرات (مزخرفي) بيش نيستند واقعاً خسته شده بودم . اميدوارم با پشتكاري مستحكم به كارت ادامه بدي .
توي اين نظر ، نظرم رو راجع به اين پست مي نويسم .
مي دوني كه از جنبه ي روان شناسي اين مسئله به اثبات رسيده كه انسان بطور نا خود آگاه در برابر حقايق واكنش منفي نشون ميده . چرا راه دور بريم ؟ به خودت نگاه كن . ( البته منظورم انسانه كه در قالب تو مثال مي زنم ) . حتماً حتماً بارها تو زندگيت شده كه در هنگام صحبت با كسي ، ناگهان به ناخواست پاي موضوعي به بحث باز ميشه . يعني نه اينكه از ابتدا در رابطه با اين موضوع شروع به بحث كرده باشي . مي دوني كه منظورم چيه ؟
وقتي حقيقتي از طرف فرد مقابلت بيان ميشه كه خلاف تصور اوليه ي (غلط) تو هست ، بطور حتم موضع مي گيري و مخالفت مي كني و سعي مي كني با آوردن دلايل (توجيهات بي خود) خودت رو تبرئه كني و به هيچ وجه نمي پذيري در حالي كه خودت مي دوني طرف مقابل داره درست مي گه .
نمي خوام نظر زياد بزرگ بشه . پس ادامه در نظر بعد ...