پرسشکده |
بسم الله سلام ... سالروز تولد حضرت امیر (علیه الصلوات المصلین) و روز پدر مبارک باشد ... غزلی از سید محمدجواد شرافت که اگر خاطرتان باشد در حضور حضرت آقا خواندش و البته کلیپ تصویریش را میتوانید از سایت شهید آوینی بگیرید ، فوق العاده است ... خداوند شیعه مان بدارد برای حضرت مولی ... یاعلی مددی ... اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور آیینه ای آیینه ای سرتا به پا نور آیینه ای و خلق حیران صفاتت تابیده بر جان تو از ذات خدا نور چشمی که توفیق تماشای تو را داشت جسم تو را جان دیده و جان تو را نور در حلقه ی عشاق تو ای صبح صادق بر هر لبی گل کرده «یا قدوس» ، «یا نور» قرآن وصفت سوره سوره با شکوه است «فرقان»«نبا»«یوسف»«قیامت»«هل اتی»«نور» از کعبه تا مسجد مسیر روشن توست از آسمان تا آسمان از نور تا نور خورشیدی و بر شانه ی خورشید رفتی فریاد می زد آسمان : «نور علی نور» تو بوتراب و همسر تو مادر آب اصل شما وصل شما نسل شما نور پایان کار دشمنان توست با نار آغاز راه دوستان توست با نور در مدح تو چشم غزل روشن که دیده است وصف تو را از ابتدا تا انتها نور پ.ن : وفات عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری را هم به حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تسلیت عرض میکنم . [ جمعه 90/3/27 ] [ 2:13 عصر ] [ دازاین ]
بسم الله سلام انگار تحویلش داده ایم ، انگار ... شیرینیش میچربید بر تلخیش ... تجربه اش گرانبها بود. و بالاخره تمام شد ! سوزنبان نشریه ای که دو سال پیش متولد شد در غبار فتنه سبز و پا به پای ما بزرگ شد ( وصد البته بسیار بیش فعال بود) در شماره 18 به تیم جدید تحریریه سپرده شد تا من و دوستانم امانت سوزنبان را به وارثین میراث قلمی انجمن تحویل بدهیم . حکایت من و سوزنبان حکایت شنیدنی است فرصت بشود خواهم نوشت برایتان ... فقط فرصت این پست وبلاگ را برای تشکر از همه دوستانی که زیر پر و بال این نوزاد (سوزنبان عزیز را عرض میکنم که حالا نوجوان بازیگوشی شده)مبارک را گرفتند غنیمت میدانم : از آسید حمیدرضا خان حسینی که زحمت طراحی قالب و لوگوی نشریه را بر عهده داشت . از جعفر خان کوثری و بچه های پشت صحنه که زحماتشان برای انتشار نشریه کم تر دیده شد . از همسرم (البته آن وقت همکار بودیم) و دوستانشان خصوصاً خانم کامران و زالی که انصافاً کمک بودند برای من و تیم نشریه . از محسن خان اقبال دوست ( مدیر مسئول جدید) که بسیار انرژیک و فعال است و زحمت مابقی این راه بر دوش اوست خدایش بیامرزاد !! و از تمامی بچه هایی که بودنشان پشت گرمی بود ، خاطره شان شیرینی دوران دانشجوییم و تلاشان اجر عند رب است . و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین ...
پ .ن : باورتان نمیشود چقدر و من این کودک قهر و آشتی داشتیم در این دوسال ! بی ربط نوشت 1 : کنکور ارشدمان بد نشد شکر خدا بلکم هنوز دانشجو ماندیم و افسر جنگ نرم اگر خدایمان قسمتان بدارد . بی ربط نوشت 2 : تو رو سر جدتان در این دعوای مشایی و احمدی نژاد کمی هم بصیرت بخرج بدهیم ، قابل توجه اینکه بصیرت فقط مخصوص سبزک ها نیست ! بی ربط نوشت 3 : هر لحظه که میگذرد از تعداد سایت های مورد اعتماد و جو گیر نشده و غیر باندی و بصیر کاسته میشود با دقت بخوانید ! یاعلی مددی ... [ چهارشنبه 90/3/4 ] [ 2:7 عصر ] [ دازاین ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |