پرسشکده |
بسم الله الناظم سلام بالاخره بعد از چند ماه بالا و پایین شدن اولین شماره از نشریه فرهنگی مستقل دانشجویی مرآت هم منتشر شد ! این همون جریانی بود که بعد از نمایشگاه کتاب آقا مرتضی گفتم اگر خدا بخواهد دنبالش هستیم . از منم یه نقد فیلم چاپ کردن ، هرچند دوستان وبلاگی که لطف دارن به ما و سر میزنن مختصرش رو قبلا خوندن منظورم نقد پاندای کونگ فو کاره منتهی برای نشریه هم مفصل تر شده هم به لحاظ ویرایشی کمی تغییرات لحاظ شده به هر حال در اولین فرصت که وبلاگ نشریه راه افتاد نسخه الکترونیکی اون رو میبینید . دوستان دانشگاه قمی هم اگر تا الان 50 تومان رو لطف نکردن و نشریه رو تهیه نکردن بفرمایند تهیه کنند خوشحال میشم نظراتتون رو بشنوم التماس دعا یا علی [ سه شنبه 88/2/29 ] [ 12:40 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله العلیم سلام خبر درگذشت ناگهانی حضرت آیت الله بهجت بیش از همه بهت زدم کرد !
خداوند ما را در مسیر صلحا قرار دهد ! العلماء باقون ما بقی الدهر اعیانهم مفقوده و امثالهم فی قلوب موجود التماس دعا یا علی [ سه شنبه 88/2/29 ] [ 12:34 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله الناطق سلام این از اولین شعرایی که گفتم ... بالاخره دلمو زدم به دریا و تصمیم گرفتم گاه و بیگاه بعضی از شعرواره های تنهایی رو اینجاهم بنویسم ... زیاد به جزئیات فنیش دقت نکنید هرچند خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم ... و اما : بگو چگونه با کتاب تو استخاره کنم ؟ بگو چگونه بعد تو عمری دوباره کنم ؟ بببین زمین چقدر بعد رفتن تو تاریک است بگو چگونه اینهمه شب را پر از ستاره کنم ؟
هر چند کامل نیست و قصد دارم تکمیلش کنم اما فعلا همین رو از من قبول کنید ! یا علی [ جمعه 88/2/25 ] [ 2:39 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله العادل سلام راستش رو بخواید قصد نداشتم راجع به انتخابات یادداشت اینطوری بدم (طورش رو میبینید) هر چند که اینطوری هم ایرادی نداره ولی میخواستم راجع به مسائل مهم تر شاید بنویسم . منتهی وضعیت ایجاب کرد که یه چندتا پرسش کوتاه از دوستان بپرسم هرچند که توقع جواب ندارم یعنی سوالات برای اینکه خودتون قضاوت بکنید ولی خب خوشحال میشم نظرتون رو بشنوم مضافا بر اینکه حال و هوای انتخابات هم هست و ... و اما سوالاتم : - نمیدونم سبک تبلیغات و سفرهای استانی و بروشورهای تبلیغی آقایان میرحسین موسوی و کروبی رو دیدید یا نه ؟ اما اگر دیدید که حتما هم همینطوره تا حالا شده باخودتون فکر کنید چرا حضرات به جای برنامه دادن فقط در حال انتقاد و خرده گیری به دولت نهم هستن ؟ قبول که یه رویه ی تبلیغات انتخاباتی نشون دادن ضعف های دولت موجوده مخصوصا در صورتی که به لحاظ سیاسی و فکری هم باهاتون در تعارض باشه ولی آیا این تمام قضیه هست ؟ اگر در اصل قضیه شک دارید برای فهمیدنش به سایت ها و روزنامه ها و فیلم ها و جلسات تبلیغاتی خودشون مراجعه کنید و اگر موردی از نشون دادن برنامه یا چیزی شبیه به این رو دیدید به ما هم بگید ببینیم آقای میرحسین چکار میخواد بکنه ؟ - فرض سوال بالا این بود که انتقادات مطرح شده وارده و خدایی ناکرده دروغ و تهمت و سیاه نمایی نیست اما آیا حقیقت همینه ؟ هر چند ممکنه خیلی هاتون به آمارهای رسمی اعتماد نداشته باشید اما برای قضاوت درست نباید به یک منبع اعتماد کرد و عملکرد دولت های گذشته و دولت حاضر رو با اون سنجید ؟ اگر قرار باشه همه بگن که آمار طرف مقابل دروغه و خودشون آمار بدن که باب قضاوت درست بسته میشه ! بعلاوه اینکه خیلی از انتقادات اصلا بر آمار و ارقام و اسناد مبتنی نیست و همش حرفه ! و دریغ از یک برگ سند ! اینکه ما همه چیز رو سیاه بدونیم به نظر شما دور از انصاف نیست ؟ من که خودم اهل محروم ترین استان کشور در زمان ریاست جمهوریه دولت نهم هستم با چشم های خودم تغییر رو مشاهده میکنم و اصلا نیازی به دلیل تراشی آماری نمیبینم اضافه کنم که این وضعیت در خیلی از استان های محروم به چشم میخوره هرچند که عملکرد مسئولین استانی هم یکی از پارامترهای قضاوت باید باشه . در هر حال حرفم اینکه هرکس و از هر طرفی اگر آماری ارائه کرد و یا خبری رو منتشر کرد تا زمانیکه با مدرک معتبر ثابت نشده قبول کردن و بر مبنای اون قضاوت کردن ... - روی سخنم این بار با آقای میر حسین موسوی منفردا ! اینکه دم از آزادی بیان بزنیم و یا داستان موهوم دانشجویان ستاره دار رو بدونه ارائه سند تو هر جلسه و تریبونی مطرح کنیم و حرف از امنیت عمومی بزنیم و بخوایم به خاطر آزادی ! گشت های ارشاد رو تعطیل کنیم و یا خودمون رو مرد روزهای سخت بدونیم و... تو مقام عمل با کمی مسامحه البته خیلی زیباست ! اما مردم کور نیستن و اونچه که معیار قضاوتشونه عملکرد شماست نه شعارهای شما ! ضرب و شتم منتقدین تویه جلسات (لینکاش تو لینک باکس هست ) ، ارائه نکردن آمار و اطلاعات معتبر ، سیاه نمایی غیر منصافانه که صدای رهبر مملکت رو هم درآورده ، مطرح کردن موضوعی که نه در حیطه عمل ماست و نه تمام جوانبش منفیه ، فرار از انتقادات رو در رو و استعفا در زمان جنگ که مردم و امام امت رو متعجب کرد و طرح شعارهای صرفا انتخاباتی و پوپولیستی ، دست دادن با گروه ها و افرادی که بر علیه اسلام و شیعه و نظام و مراجع و رهبری و ... کم حرف نزدن و ... هزاران مورد از این دست عملکرد شماست نه اونچه که در ظاهر میگید !! من و شما قضاوتمون رو پای صندوق رای نشون میدیم و بی برو بر گرد در برابر رایمون مسئولیم ! اینکه نفس ما معیار قضاوتمون یا دین و عقلمون با خودتونه اما یامون باشه که رای ماست که نه تا چهار سال که تا سالها و بلکه تا همیشه سرنوشت مملکت رو تغییر میده ! والسلام علی من التبع الهدی [ پنج شنبه 88/2/24 ] [ 1:1 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله الکامل
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد از جادة سهشنبه شب قم شروع شد آیینه خیره شد به من و من به آیینه آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد خورشید ذرهبین به تماشای من گرفت آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت بیتابی مزارع گندم شروع شد موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد از فال دست خود چه بگویم که ماجرا از ربنای رکعت دوم شروع شد در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار تا گفتم السلام علیکم ... شروع شد [ چهارشنبه 88/2/23 ] [ 12:35 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله المومن سلام راست میگه بنده خدا این احمدی نژادم برای مردم خطرناکه (نقل قول از آقای کروبی) ، داشتم دوره آقایون حال میکردم مملکت آباد ، دزدی که حرفشو نزن ! وضعیت دین و ایمون مردم که ... ولش کن بابا فعلا دور دوره جامعه مدنی ، اصلا ببینم که گفته ما با آمریکا و اسرائیل مشکل داریم بیخود وجهه ی بین المللی ایران عزیز و خراب کردی ! بیخود به خاتمی عزیز گیر دادن که با زن نامحرم دست داده و این صحبتا اولا که فیلم هایی که به ضرر ماست جعلی اگر نباشه ! خب خب ... آهان آدمای صاحب فتوا زیادن حلالش کردن مگه نمیدونی آخه برای پیشبرد اهداف انقلاب گاهی باید روی اصولم پا گذاشت ! بماند اینم یه جور انتقاده از دکتر به خاطر بلاهایی که سر ما اورده ، زنده کردن گفتمان امام و انقلاب کم بلایی نیستا ! بگذریم این شعریه که تو همایش دانشجویی حمایت از دکتر یه عزیزی خوندش ، برای دریافت صداشم برید وبلاگ جنبش حمایت از دکتر احمدی نژاد دانلودش کنید . و اما یه نکته جدای از نکات مهمی که بالا ذکر کردیم ! میگه : اسلام ما جنون و خطر کردن است و بس - اسلام بی مخاطره ارزانی شما دعام کنید ، یا علی چند روزیه حالم خرابه والا تو گلو بغضای قلمبه دارم تا گریه هام مملکتو تر کنه یه چن تا نقد سرپایی دارم انتقادام اصولیه سازند س فکرای بدبد نکنی داداشم حرفای من از رو حساب کتابه نه اینکه دولت نهم بد باشه نفله این مملکتم ، جون تو چه معنی داره که رئیس جمهور به پاپتی ها که محل می ذاره اصلا به این سیاسی ها نبرده تو ساحلا ویلا میلا نداره می گن به همتش کمر کرده راست محض رسیدگی به وضع میهن این چه رئیسیه که بازی بازی عمریه بین جمعیت گم شده بودجه برا باج سیبیل نذاشته پسته نمی خوره کنار چایی خلاصه دوزار واسه ما نذاشته می گن که زاهده ولی تاجره سند نمی خاد مث روز روشنه هر جا بری از کنیا تا کره پا قدمش خیلی خوبه ، عالیه نه دایی نه عمو نه عمه زاده عامل این قحطییای اخیره هنوز تو عصر تیرکمون سنگیه ذکات فرهنگشو پس نداده فکری برا رفع تنش نکرده حرفای تند و سطح پایین زده دشمن اسرائیل نازنازیه می خاد که از رو نقشه برداردش دین و سیاست رو بهم تنیده اگه می خاد شهید بشه برا دین مشکل تحریم حله با یه بسته تا کی می خاد با رفقا بد کنه بدون اعتنا به هیچ بسته ای لابد طرفدار تیم قرمزه به جای چشم آبیهای اروپا باراک اوباما چی ؟ مگه سیاه نیس من که نه اهل غیبتم نه تهمت کاراش نه علمیه نه سیاسی آدم نباید که همش کار کنه دولت ما دولت آزادیه می گیم کچلها همه مو بکارن دخترا جراحیه بینی کنن تا انتخاباتو ازش نبازیم باید خبر بشن تموم دنیا باید دوباره تله موش بسازیم می گیم رسانه ها کبابش کنن می گیم دروغه مژده جدیدش خورشید خانوم دوباره لب بومه این همه گپ زدیم هزار ماشالا
والسلام علی من التبع الهدی [ جمعه 88/2/11 ] [ 3:50 عصر ] [ دازاین ]
بسم الله السمیع سلام یه چند روزیه خیلی با خودم شعر میخونم ! از جمله یکی از شعرهای خانم معماریان رو که تو دیدار با حضرت آقا خوندن ! گفتم این غزل رو برای شما هم بنویسم تا شما هم مثل من با خودتون زمزمش کنید ! واقعا زیباست ! دعام کنید ، یاعلی عمرم کنایتی ست به فرق جناس ها برهان خلف طوطیکان و قیاس ها عمرم جریحی داری اندیشه های سبز مرهون تکه تکه ی این اقتباس ها بر رویم آب بسته شود در دل کویر صدبار بهتر است که خط تماس ها دور از تو بودن اصل عطش اصل تشنگی ست آه ای حسین پایه گذار اساس ها پایم طریق مدرسه رفتن ز سر گرفت هر سال با وجود تمام هراس ها تفریح من نوشتن شعری که خون کند از من دلی به وسعت کل کلاس ها تعلیم تو کشیدن چشمی خمار و مست تکلیف من نشستن در التماس ها آری تو آن معلم عشقی که عاجزند از فهم واحد تو خداناشناس ها تنها منم که درس شما را بلد شدم راه مرا جدا کن از ناسپاس ها من در میان جمع و دلم جای دیگر است جمع شماست گرچه تمام حواس ها [ جمعه 88/2/11 ] [ 12:25 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله اللطیف نمیدونم ولی فکر کنم این اولین باری که بعد از لینک کردن یک وبلاگ نمیتونم تحمل کنم و دارم یه یادداشت مینویسم ! من کلا الان تحت تاثیرم حضرات ! چقدر زیبا ! اولین بار شعر خوندن آقای برقعی در محضر آقا دیدم شعر طوفان واژه ها ! انصافا شاهکاره ! جدی میگم ! من نمیدونم اصلا چرا دارم چی مینوسم ! فقط جو گیرم شدم شایدم ذوق زده ولی برید یه سری به وبلاگش بزنید حال کنید ! یا علی [ دوشنبه 88/2/7 ] [ 11:37 عصر ] [ دازاین ]
بسم الله الخبیر سلام بعد از اتمام برنامه های سالگرد شهادت آقا مرتضی بالاخره مجالی پیدا شد برای نگارش ادامه یادداشت های سیر مطالعاتی و این هفته اولین مقاله از کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب که در حقیقت مجموعه مقالات شهید آوینی در ماهنامه ی جهاد در فاصله سالهای64 تا 66 است که در اصل با عنوان پژوهشی مکتبی در توسعه و مبانی تمدن غرب چاپ می شده است و به همین جهت به نسبت سایر کتب از سیر تطوریه منظم تری برخوردار است و به لحاظ نگارشی نیز قلم آسان تر و روان تری دارد . شاید در بین کتب سید شهید در نگاه اول کاربردی ترین کتاب همین کتاب باشد چراکه موضوع توسعه و جوانب مختلف آن از مسائل بشدت مطرح در مجامع علمی و عمومی جامعه ما بعد از جنگ تحمیلی میباشد و به جرئت میتوان گفت که نگاه شهید آوینی به این موضوع از بکرترین نوع نگاهها و صد البته مبتنی بر اسلام ناب و انقلابی میباشد که از عنوان آنهم این مسئله را میتوان دریافت . بسم الله : یکی از وجوه برجسته نوع تفکر و نگاه آوینی به مسائل که باید مورد الگوبرداری قشر فرهیخته و انقلابی ما قرار بگیرد پرسش گری و نگاه انتقادی به همه چیز است حتی مشهورات و مقبولاتی مانند توسعه که در نگاه اول همانطور که خود آوینی هم بر آن تاکید میکند بسیار بدیهی بنظر میرسد . دومین وجه قابل توجه و بارز در نگاه سید شهیدان اهل قلم بستر دینی و انقلابی تفکر اوست که در حقیقت معیار و میزان سنجش درستی و نادرستی همه چیز نیز هست . مطالعه مقدمه کتاب به فهم این طرز تلقی کمک میکند . و اما در معنای توسعه: در نگاه اولین این گونه بنظر میرسد که توسعه هدف غایی نوع بشر بر روی زمین از روز هبوط حضرت آدم(ع) بوده ! در حالیکه این لغت در معنای جدیدش و آنچه ما از آن میفهمیم ره آورد غرب زدگی ماست و عمری بیش از 200 سال در حیات فرهنگی و اقتصادی ما ندارد . خلط مبحثی که در قدم اول پرداختن به معنای توسعه اتفاق می افتد هم معنی گرفتن الفاظ رشد ، تکامل و تعالی با الفاظ ترقی و توسعه است حال آنکه در حقیقت این الفاظ فرسنگ ها با هم فاصله دارند . رشد در معنای دینی و قرآنی آن همانطور که در برابر غی قرار میگرد به معنی راه صلاح و قرب الهیست و به هیچ وجه به معنای توسعه و ترقی نیست . معنای توسعه در قرآن نیز بسیار با آنچه امروز از توسعه استفاده میشود متفاوت است . توسعه در معنای مدرن آن به معنی توسعه اقتصادی است و حتی زمانی که از توسعه فرهنگی نام برد میشود منظور توسعه فرهنگ اقتصادی ملازم با آن است و از آنطرف معنای توسعه در معارف و آموزه های دینی ما کاملا در جهت عکس به تعالی روحی و معنوی اشاره دارد و انسان را به زهد و امساک و انفاق و پرهیز از اسراف دعوت میکند هرچند که شدیدا مخالف رهبانیت و دنیا گریزی است . میزان و ملاک توسعه یافته بودن یا نبودن و یا همان تقسیم جهان به دو گروه شمال و جنوب نیز میزان و نحوه ی تمتع بشر در هرکدام از این فرهنگ ها از طبیعت و فراخی زندگی مادی اوست . همیشه بعد از شنیدن لفظ توسعه یافته اولین تصاویری که به ذهن خطور میکند (به جایگاه رسانه ها در این تبادر ذهنی توجه کنید ) دو جامعه یکی در رفاه و راحتی و در نهایت تمتع و لذت است و دیگری جامعه ی دست به گریبان بلایای طبیعی ، خرافات و محروم از مواهب طبیعی ! حال آنکه در این مقایسه دو نکته وجود دارد ، اول اینکه این مقایسه در حقیقت نوعی مغالطه است چراکه تنها همین دو نوع جامعه مفروض گرفته شده و حالتی سومی فرض نگردیده است و دوم اینکه تصویر جامعه توسعه یافته بسیار تخیلی است و تمام مشکلات آن حذف شده است . البته این سخنان به معنای آن نیست که توسعه اقتصادی لزوما تاکید میکنم لزوما با تعالی معنوی و روحانی مخالف باشد اما نکته در اینجاست که تعالی معنوی نیز ناچار از توسعه اقتصادی نیست و در معنای اصیل خود به آن جامعه ی توسعه یافته ی فوق الذکر ختم نمیشود . تفاوت بنیادین در اینجاست که در توسعه اسلامی حذف فقر به عنوان امری تبعی و به عنوان حذف یکی از موانع تعالی روحی فرض میشود حال آنکه در توسعه اقتصادی حذف فقر از اجتماع به عنوان امری اصلی و محور فرض میگردد . شاید در نگاه اول تفاوت این دو نگاه در عمل و واقع کاملا روشن نباشد اما در ادامه ی مقالات و با مطالعه ی عمیق مباحث مطرح شده در کتاب به این شکاف ژرف میان این دو طرز تلقی پی خواهید برد . هدف حکومت اسلامی در مبازه با فقر دستیابی عدالت اجتماعی است نه توسعه ! آیا مفهوم عدالت اجتماعی با مفهوم توسعه یکی است و آیا توسعه به معنی زدودن فقر است ؟ والسلام علی من التبع الهدی [ یکشنبه 88/2/6 ] [ 12:47 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله الصمد سلام بالاخره نمایشگاهم تموم شد ... البته هنوز پس لرزه هاش تکنمون میده ولی انشالا اینم تموم میشه ! از دوستای که اومدن و صد البته کتاب خریدن خیلی خیلی ممنونم بقیه هم که فیض زیارتشون رو از ما دریغ کردن خجالت نمیکشن !؟ به هر حال هنوز این یکی تموم نشده یه جریان دیگه داره شروع میشه که اگه قطعی شد قطعا خبرتون میکنم ، خدا رو چه دیدی شاید رفقای بلاگرمون هم بتونن کمک کنن ! به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست سیر مطالعاتی هم که بعد از عید به خاطر مشغولیت های نمایشگاه تق و لق شده بود دوباره داره پا میگره ! در ضمن از برکات همایش آقای محسنی علاقه مند شدن چند نفر از واحد خواهران دانشگاه بود به مباحث شهید آوینی که تا اونجایی که من اطلاع دارم قصد دارن آقای محسنی رو هم دعوت کنن و بعد از اون سیر رو شروع کنن ! اگرم کسی از دوستان علاقه داره چه از بچه ها دانشگاه و چه از بیرون که با این مباحث آشنا بشه و آقا مرتضی درگیرش کنه یه جوری خبرم کنه تا سعی کنیم هماهنگی هاش رو انجام بدیم چه از خواهران و چه از برادران . ما مخلص دوستای سید مرتضی هم هستیم ... فقط دعا کنید خدا به این حقیر سرا پا تقصیر وسعت وقت بده ! میترسم جزو دسته ای بشم که موندنشون تو دانشگاه حرامه ! (اگر درس نخوانید حرامست در مدرسه بمانید . امام روح الله ) اگرم کسی از بچه ها هست که نسبت به نمایشگاه و همایش آقا مرتضی نقدی داره که حتما هست خیلی خیلی و صادقانه خوشحال میشم بشنوم . به قول یکی از دوستان ما حاضریم بالایه این نقدا پولم بدیم ! ناگفته نماند که ما درویشما !! خیلی خیلی مخلصیم ... دعامون کنید ... محتاجیم یا علی و السلام علی من التبع الهدی [ جمعه 88/2/4 ] [ 2:44 صبح ] [ دازاین ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |