سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرسشکده

(این یادداشت در اصل برای سرمقاله چهارمین شماره هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است .)

 

16 آذر یادآور شهادت 3 تن از دانشجویان دانشگاه تهران در جریان اعتراض به ورود نیکسون به تهران و اهدای دکتری افتخاری به وی می باشد .

آنچه این روز را اینچنین اهمیت بخشیده است و از سایر مناسبت های مرتبط با جریان جنبش دانشجویی امتیاز بخشیده است رویارویی عریان دو جریان عدالت طلب دانشجویی و مستکبر جهانی است .

شاید سخن به گزافه نگفته باشیم اگر ادعا کنیم که 16 آذر یکی از از گرانیگاههای جنبش دانشجویی در سیر تطور خود می باشد و همچنین تاثیر آن بر حادثه ی عظیمی چون انقلاب اسلامی بسیار مهم و قابل توجه است .

نکته ای که بازخوانی مجدد ماهیت حوادث رخ داده در 16 آذر را مهم می سازد فراموش شدن اصول اساسی جنبش دانشجویی است . اصولی که اصالت جریانات دانشجویی در گرو پایبندی به آن است .

اصولی از قبیل استکبار ستیزی ، عدالت طلبی ، استقلال طلبی و عدم وابستگی به گروههای سیاسی داخلی و خارجی .

16 آذر امسال از جهاتی با سالهای گذشته متفاوت است و آنهم قرار گرفتن جنبش دانشجویی در آزمون انتخاب میان وابستگی و پشت کردن به آرمانهای اصیل ملت مسلمان ایران و حمایت از جریان وابسته و منحرف و یا اعلام دوباره استکبار ستیزی و پایبندی مجدد خود به آنچه اصالت آن در گرو آن است .

خون شهدای 16 آذر هنوز بر پهنه ی دانشگاه گرم است و نظاره گر آنچه امروز ما دانشجویان رقم خواهیم زد .

والسلام علی من التبع الهدی


[ چهارشنبه 88/9/18 ] [ 4:16 صبح ] [ دازاین ]

(این یادداشت که سومین قسمت از مجموعه مقالات آسیب شناسی رخوت است در اصل برای شماره چهارم هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است .)

4. غرق شدن در مباحث نظری صرف : آفت دیگری که دامن گیر اکثر قریب به اتفاق دانشجویان دغدغه مند می باشد توقف در مباحث و موضوعات نظری صرف و بدون اثر بیرونی است . این آسیب که من از آن به مفقود بودن حلقه ی عمل و نظر یاد میکنم در دانشجویانی که گرایش به مباحث عرفانی ، اخلاقی و فلسفی دارند ظهور و بروز بیش تری دارد بنحوی که هر چه عمق نظری این گروه افزون می گردد پای خود خود را از زمین عمل و اجرا بیرون می کشند .
گاهی کار به جایی می رسد که این دسته از دانشجویان اصلاً ورود به حوزه اجرا را دون شان خود می دانند و برای جایگاه خود القابی از قبیل متفکر ،روشنفکر ، تئوریسین ، استراتژیست و... می تراشند و با استناد به این تعابیر موهوم از عمل کردن به آنچه از آن دم می زنند امتناع می کنند .
البته گروهی دیگر نیز در این میان با مطالعه ی یک یا چند کتاب اخلاقی – عرفانی و یا شرکت در کلاسها و مجامعی که این گونه مباحث مطرح می شود خود را عارف و سالک فرض کرده و وظیفه ی خود را تنها ذکر و تسبیح می دانند و اغلب به معدود کسانی که درگیر اجرائیات می باشند با چشم تحقیر می نگرند ، گویی این افراد کسانی هستند که هنوز گرفتار سطحیات و اولیات دین هستند مانند ایشان به عمق و باطن و حقیقت دین راه نیافته اند .
اهمیت نکته ی بالا زمانی مهم تر می شود که در شهری مانند قم مشغول تحصیل باشیم . مکانی که در هر گوشه ی آن افرادی مشغول ارائه این گونه مباحث هستند . مشکل آن جا بیش تر می شود که بعض این گونه حلقه ها مروج اسلام منهای سیاست و فردی هستند ( همان نسخه ی شیعی وهابیت ) . تحلیل و بررسی درستی و غلطی این ادعا و این نوع نگاه به دین اسلام را به مجالی دیگر می سپارم روی صحبت من با آن دوستانیست که در عین ابراز ارادت به بزرگانی مانند حضرت امام (قدس سره ) و یا مقام معظم رهبری (حفظه الله ) باز از ورود به حوزه عمل خودداری می کنند .
آنچه این دوستان عارف و استراتژیست ! فراموش کرده اند هدف و مقصود از کسب این علوم ظاهری و نظری صرف است . علم و اخلاق و عرفانی که به کار هیچ بنی بشری نیاید و تنها به درد کنج عزلت و جمع های محدود روشنفکری حضرات می خورد چه ارزشی دارد ؟
تقوا اگر تقوا باشد ، تقوای ستیز است و عرفان اگر حقیقیست ، عرفان مبارزه است .
 استراتژی و اتاق فکر نباید نتیجه و ما به ازای خارجی داشته باشد ؟ یا همان قدر که آقایان به افاضات خود می پردازند کا فیست ؟
مگر نفرموده اند که پناه می بریم به خدا از علم بی فایده و مگر علمی که در الفاظ و اطوار روشنفکری و عارف مسلکی خلاصه شود مصداق اتم این علوم نیست ؟
عجیب نیست که عمل و نفوذ کلام همین بچه حزب اللهی های هیئتی و بسیجی ( بسیجی واقعی !) به مراتب بیش تر و با برکت تر از هزار خطابه و تسبیح گردانی حضرات متفکر است ؟
به هر تقدیر بنظر می آید آنچه از نظر ایشان مغفول مانده است جامعه ، محیط و اطرافیانشان است ، بر فرض ( فرض محال) که فردی با عزلت جویی به مراتبی دست یابد و یا با لفاظی گروهی را دور خود جمع کند ، این چه دردی از دانشگاه و شهر و کشورش دوا می نماید ؟ هر دینی که با اجتماع بیگانه باشد اسلام یقینا نیست و این حضرات گویا با اسلام بیگانه اند !
خلاصه کلام آنکه نقل است از معصوم که شما بدان چه میدانید عمل نمائید خداوند آنچه نمی دانید را به شما عطا خواهد نمود .
والسلام علی من التبع الهدی


[ چهارشنبه 88/9/18 ] [ 4:13 صبح ] [ دازاین ]

(این یادداشت در اصل سرمقاله شماره سوم هفته نامه سوزنبان است)

مروی است( از اما علی ابن موسی الرضا) که بنای اسلام بر پنج رکن است. و پنجمین آنها که مهمترین نیز است و چهار رکن دیگر بر آن استوارند ولایت است.

پرداختن به حقیقت ولایت به مثابه رکن اساسی دین مبین اسلام هم از گنجایش این قلم بیرون است و هم این این ستون مجال بررسی تمام وجوه آن را ندارد. منتهی هدف حقیر از نگاشتن آنچه می خوانید سوالیست که مدتی ذهنم را مشغول به خود داشت. بهتر آن دیدم تا با طرح برخی از شقوق آن بابی برای آغاز بررسی های دقیق تر این موضوع بگشایم

آیا واقعا با خود اندیشییده اید که این ولایت که بنای اسلام بر آن استوار است حقیقتا چیست ؟

آیا ولایت پیش گفته در کلام امام رضا (ع) وابسته به زمان و در محدود عصر خاصی است یا حقیقتی ثابت و ابدی است ؟ نسبت بین دیگر ارکان واصول دین اسلام با ولایت چگونه است ؟

آیا اساسا ولایت به حوزه فردیات انسان مسلمان محدود می شود و یا امور اجتماعی و فردی نیز متاثر از آن است؟ ولی کیست ؟ و این ولایت چگونه دراو ظهور می یابد ؟ وظیفه مسلمانان و موالی در برابر ولی چگونه است ؟ نحوه شناختن ولی و حدود اختیارات و وظایف او در زمان غیبت امام معصوم چگونه است ؟

وهزاران سوال از این قبیل که شاید دهه ولایت آغاز مبارک و میمونی برای پرداختن هر چه عمیق تر به آن می باشد.

والسلام علی من اتبع الهدی

 


[ یکشنبه 88/9/15 ] [ 4:0 صبح ] [ دازاین ]

(این مقاله در اصل برای شماره سوم هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است و قسمت دوم از سلسله مقالات آسییب شناسی رخوت می باشد .)

2.       تصور مطلوبیت وضع موجود : دومین عاملی که باعث رکود در بین دانشجویان شده است تصور مطلوب بودن وضعیت موجود است . هر چند حقیر علت اصلی این توهم باطل را فقدان بینش و بصیرت و آینده نگری می دانم اما احتمالا یکی از دلایل آن مخفی و زیرزمینی بودن بسیاری از مفاسد و معضلات اخلاقی و سیاسی در دانشگاه است چرا که یکی از انگیزه های مهم دانشجویان در دانشگاه های دیگر برای ورود به فعالیت های فرهنگی و سیاسی عریان و ظاهر بودن مفاسد است که در دانشگاه ما هم تفکیک جنسیتی و هم الزامات عرفی به رعایت برخی از شئونات مذهبی چه در محیط دانشگاه و چه در درون شهر و هم چنین برخی از سیاست های فرهنگی و سیاسی خاص ( به نظر حقیر غلط اندر غلط) باعث پنهان شدن آنها شده است و مشکلات آنقدر عیان نیست و این طبیعتاً باعث ایجاد یک احساس رضایت کاذب بین دانشجویان شده آنها را از ورود به این قسم فعالیت ها باز می دارد . نکته ای که تاثیر این بی خبری را بیشتر نشان می دهد فعال تر بودن دانشجویان ساکن خوابگاه به نسبت دانشجویان بومی است چرا که آنها از نزدیک شاهد بسیاری از مفاسد و انحرافات در محیط خوابگاه و دانشگاه هستند (مسئولین هم بشنوند !) که سایرین از آن بی خبرند .

ناگفته نماند انداختن تمام تقصیر به گردن مسئله ای مانند تفکیک جنسیتی خبر از بی اطلاعی دانشجو می دهد چرا که تفکیک به نظر من خودش مذموم نبوده بلکه نحوه ی اجرا و مدیریت آن در دانشگاه غلط است مضافاً بر آنکه دانشگاه ما تنها دانشگاه تفکیک شده ی کشور نیست و محیط دانشگاههای دیگر که از این حیث شبیه محیط دانشگاه ماست از زمین تا آسمان با دانشگاه قم متفاوت است .

3.       فرار از مسئولیت : سومین مورد که احتمالا شایع ترین پاسخ به سوال " چرا رکود ؟ " است ، متهم کردن مسئولین دانشگاه خصوصا در دو حوزه فضای سیاسی و تفکیک جنسیتی است . این نکته که بر فرض وجود کاستی هایی در مدیریت دانشگاه در حوزه های فوق تمام مسئولیت را به گردن آنها بیندازیم و خودمان را تبرئه کنیم باعث غفلت از این مطلب می شود که با وجود یک خواست عمومی برای بهبود و تغییر وضع موحود قطعاً مسئولین دانشگاه نیز مجبور به تغییر شیوه های غلط خود خواهند شد . بعلاوه این نکته را هم در نظر بگیرید که بسیاری از موانع توهم و تصور غلط ما از برخورد های امنیتی مسئولین است که در صورتی که وارد گود فعالیت های دانشجویی بشوید قطعا بسیاری از آنها از بین خواهند رفت .

مسئله ی به نظر نگارنده مهم تر آن است که مشکلات دانشگاه بیش از آنکه متوجه فضای بسته سیاسی و یا تفکیک جنسیتی باشد مربوط به ضعف در حوزه های فرهنگی می باشد موضوعی که همانطور که در سرمقاله شماره اول گفتم گریبانگیر بسیاری از فعالیت های کنونی دانشگاه نیز هست . 


[ یکشنبه 88/9/15 ] [ 3:58 صبح ] [ دازاین ]
 

اشاره : آسیب شناسی رخوت عنوان سلسله مقالاتی است در پاسخ به چرایی رکود فعالیت های سیاسی و فرهنگی از جانب طیف مذهبی دانشجویان دانشگاه قم که در هر شماره به صورت دنباله دار منتشر خواهد شد . آنچه در ادامه می آید بخش اول از مجموعه فوق الذکر است .

در نگاه نخست و پیش از آنکه تجربه تحصیل در دانشگاه قم نصیب کسی بشود تصور عمومی اینگونه است که بواسطه ی فضای مذهبی شهر قم ، وجود حوزه علمیه ، تفکیک جنسیتی و نبود ناهنجاریهای اخلاقی علنی و هیئت امنا و ریاست روحانی دانشگاه احتمالا طیف مذهبی دانشجویان از فعالترین و با انگیزه ترین اقشار دانشگاه بوده و یا اینکه جو عمومی دانشگاه بواسطه ی موارد پیش گفته متاثر از فعالیتهای این گروه از دانشجویان است . هر چند بخشی از مواردی که ذکر شد تنها ظاهر امر بوده و واقعیت در حال جریان چیز دیگری است اما این نکته را نمی توان نادیده گرفت که پتانسیل های نهفته در دانشگاه قم به نسبت بسیاری از دانشگاه های سطح کشور بیشتر بوده و برخی موانع و مشکلات نیز یا در این دانشگاه اساسا وجود ندارد و یا شدت و حدت آن کم تر است .

اما نکته ی جالب توجه آنست که بعد از گذشت نهایتا 2 ترم از تحصیل در این دانشگاه تقریبا برای تمام دانشجویان محرز می شود که نه تنها دانشجویان مذهبی دانشگاه که جریانات و گروههای فکری سیاسی دیگر هم فعالیت در خور توجهی نداشته همه با هم دچار نحوی رخوت و سستی خاص دانشگاه قم هستیم !

پیش از آنکه به ادامه ی یادداشت بپردازم ذکر دو نکته را لازم می دانم ، اول آنکه هدف حقیر از نگارش این مقاله بررسی علل کم کاری و بعضا بیگاری دانشجویان مذهبی و یا اصطلاحا حزب اللهی دانشگاه است و تحلیل کلی راجع به تمام دانشجویان را به زمانی دیگر وامی گذارم و دوم آنکه این یادداشت بیشتر متوجه قشر دانشجو بوده و هدف آن تلنگر زدن به شماست و نه مدیران و مسئولین دانشگاه هرچند بخش مهمی از معضلات این حوزه متوجه سوء مدیریت و یا تفکرات خاص آنهاست .

نکته عجیب آن است که دانشجویـان با اشتیــاق فراوان به استقبــال این وضعیت (رکود ، رخوت ، بی دغدغه گی و یا اسم دیگری که مناسب میدانید ) رفته هیچ تلاشی برای تغییر نمی کنند و نهایتاً با پاس دادن توپ به زمین مسئولین دانشگاه و یا تشکل ها و یا دیگر دانشجویان از خودشان سلب مسئولیت کرده دیگران را مقصر میدانند . و باز نکته ی عجیب تر آن است که عکس العمل دانشجویان در برابر کسانی که با هر انگیزه ای قصد تغییر این وضعیت را دارند خطاب کردن آنها با القابی مانند تندرو ، خیالپرداز ، پرحرف و ... است .

نا گفته نماند که این انتقاد متوجه یک ارگان یا تشکل خاص نیست که اگر مشکل آن تشکل بود ضعف فعالیت آن با حضور دیگر تشکل ها جبران می شد حال آنکه تا این لحظه این اتفاق هنوز رخ نداده است !

آنچه به عنوان آسیب شناسی و علل رکود فعالیت های دانشجویی هدف این سلسله مقالات است را در چند بند تقسیم بندی کرده ام که در هر شماره بخشی از آن را تقدیم خواهم کرد هر چند که بسیاری از انتقادات و حقایق موجود را با این زبان و از این تریبون نمی توان گفت که زبانی دیگر و زمانی دیگر می طلبد :

1. اکتفا به انجام واجبات و ترک محرمات : یکی از علل عدم توجه نسبت به تحولات جامعه و فقدان شعور و بصیرت سیاسی و فرهنگی بین طیف مذهبی دانشگاه راضی شدن و کافی دانستن انجام واجبات اولیه و ترک محرمات ظاهری است ، تا جایی که فرد خود را تنها موظف به شرکت در نماز جماعت (اگر آن را هم شرکت کند) و نهایتاً خواندن چند آیه قرآن می داند ، کانه دین در همین چند فریضه (آنهم از نظرگاه اسلام فردی) خلاصه می شود ، جهاد ، مبارزه ، امر به معروف و نهی از منکر و ... برای حضرات تعطیل شده محسوب می شود !

در اینجا ذکر مورد را جالب می داند ، چند وقت قبل یـکی از دوســتان هیئت نقل

می کرد که به یکی از این پیغمبرزادگان گفته اند که بیاید و در هیئت دانشگاه فعالیت کند که حضرت ایشان فرموده اند برایشان حجاب می شود !

این که هیئت است خدا به داد کانون های ادبی و هنری و انجمن اسلامی برسد !

تصور نمی کنم ضرورت سیاسی بودن ( و نه سیاست زده بودن ! ) ، دغدغه ی فرهنگی داشتن و موضع گیری کردن نسبت به تمام ( تاکید می کنم تمام ) تحولات و رخداد های اجتماعی و سیاسی برای همه ی دانشجویان عموماً و برای دانشجویان حزب اللهی خصوصا نیازی به اقامه ی دلیل داشته باشد و آن نحو اسلام فردی و خنثی که در کنج مسجد خلاصه می شود دست کم در ساحت نظر مطلوب کسی باشد مضافا به اینکه موارد پیش گفته از منویات مسلم مقام معظم رهبری بوده بارها در دیدارهایشان با دانشجویان بر آن تاکید کرده اند .

ادامه دارد ...


[ سه شنبه 88/9/3 ] [ 8:0 عصر ] [ دازاین ]

استقلال داعیه ای است که اکثر قریب به اتفاق تشکل های دانشجویی مدعی آن هستند . اینکه هر کدام از این مجموعه های دانشجویی تا چه حد و اندازه ای به این ادعای خود پایبند هستند موضوع این وجیزه نیست بلکه هدف حقیر از نگاشتن آنچه می خوانید پاسخ کوتاهیست به سوال دوستی راجع به اینکه شما از چه چیزی ویا چه کسی مستقل هستید ؟

هر چند جواب تام و تمام به این سوال نیازمند بررسی تحولات دست کم 30 سال اخیر جنبش دانشجویی در ایران عموماً و انجمن های اسلامی خصوصاً می باشد و قضاوت در این رابطه که آیا اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل حقیقتاً به این موضوع وفادار مانده اند یا نه قطعاً مرجع صالحی می طلبد که تصدیق می فرمائید که من آن مرجع نمی توانم باشم ، هر چند نظر شخصی خود را دارم .

هدف من نشان دادن ابعاد گوناگون این ادعاست و نه اثبات به وقوع پیوستن و یا نه پیوستن آن .

انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در حقیقت خود را اولاً از وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی مستقل می داند ، هر چند ممکن است ( و همینطور نیز هست ) که به یک جریان در یک برهه ی زمانی خاص نزدیک تر بوده باشد اما خط گیری و جهت دهی به این تشکل دانشجویی از سوی این جریانات خط قرمزیست که نباید شکسته شود .

نکته بعدی در این رابطه آن است که انجمن های اسلامی به مثابه ی سردمداران جنبش دانشجویی مسلمان در دانشگاهها چه پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی و چه پس از آن همیشه به اصول اساسی اسلام ناب محمدی که به گفته امام عزیزمان اسلام مبارزه و جهاد می باشد وفادار بوده عدول از ارزشهای اسلامی را بر نمی تابد فلذا از جریانات فکری چپ مارکسیستی و راست لیبرال و همچنین جریانات التقاطی و منحرف مستقل بوده تنها به مراجع اصیل اسلام که همانا حوزه های علمیه و در راس آن مقام ولایت فقیه باشد پایبند خواهد بود .

مسئله ای که تاکید بیشتر بر این موضوع را موجب می شود نقاط انحرافی است که طی این چند دهه در جنبش های دانشجویی پدید آمده ( از جمله در انجمن های اسلامی طیف علامه و ... ) که اغلب آن یا بواسطه ی وابستگی های پیدا و پنهان به گروها و جریانات سیاسی داخلی و خارجی بوده که باعث آلت دست شدن این جنبش ها شده و یا بدلیل فهم غلط و بدون رجوع به منابع و مراجع اصلی و اصیل اسلام باعث به وجود آمدن ابتدائاً انحرافات کوچک و در طول زمان موجب پدید آمدن زوایای غیر قابل اغماض با میثاق های اصیل جنبش دانشجویی مسلمان شده است . که نمونه ی بارز آن را در حمایت طیف غیر قانونی علامه از جنایات اسرائیل در غزه مشاهده کردیم .

خلاصه کلام آنکه انجمن های اسلامی مستقل از وابستگی آشکار و نهان به هر گروه و حزب سیاسی داخلی و خارجی تحت هر عنوانی برائت می جوید و همچنین تنها مرجع قابل اعتماد در پریشانی های فتنه های سیاسی و فرهنگی را ولایت می داند ریسمانی که هر که به آن چنگ زند رستگار است .

والسلام علی من التبع الهدی

سوره مبارکه احزاب آیه 23 :

« و من المومنین رجال صدقوا ما عهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا »

« از میان مؤمنان مردانى‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند »


[ سه شنبه 88/9/3 ] [ 7:58 عصر ] [ دازاین ]

(این مقاله در اصل برای اولین شماره از هفته نامه سوزنبان نگاشته شده است .)
دودلم اول خط نام خدا بنویسم – یا که رندی کنم و نام تو را بنویسم ...
"آقا نشریه تون کی چاپ میشه ؟ " فکر میکنم آخرین کسی که این سوال را از من پرسید نفر 258 بود !
" نشریه " کلمه ای که طی چند هفته ی اخیر و شاید کمی قبل از آن تبدیل به کلیدواژه ی گفتگوهای من با بچه های دانشگاه و حتی خارج از دانشگاه شده بود .
و بالاخره اولین شماره از "سوزنبان" بعد از کلی کش و قوس منتشر شد ! امیدوارم که مقبول درگاه حضرتش بیفتد !
از آنجایی که میدانم همه ی شما کلی غم و غصه و مشکل دارید اصلا قصد ندارم راجع به مشکلاتی که برای گرفتن مجوز و طی امور اداری برایمان و یا انجمن پیش آمد صحبت کنم ( ناگفته نماند منظورم انتقاد از شخص خاصی نیست حقیر اصولا با سیستم های بروکراتیک خصوصا در دانشگاه قم بسیار مشکل دارم !) و همینطور در مورد دردسرهایی که حضرات هیئت تحریریه در تحریر و تحویل و تایپ و ... مطالبشون برایمان ایجاد کردند ! بالاخره جماعت اهل فرهنگ و هنر مخصوصا از جنس دانشگاه قمی یا اقتضائات کار دانشجویی و اداری را نمی دانند و یا اصلا قصد کم آوردن ندارند ! بماند !
و اما چرا " سوزنبان " ؟ ما حصل گپ و گفت های غیر کارشناسی و بعضا کارشناسی با بچه های نتایج خیلی خوبی را هم برای خودم در برداشت و هم برای سوزنبان ، هرچند بالفعل شدن تمام پیشنهادات و راهکارهای دوستان کاریست بس صعب که زمان معلوم میکند من و بچه های "سوزنبان" چند مرده حلاجیم !
نیازی به انعکاس تمام موارد مطروحه در جریان گپ و گفت های خودم نمی بینم اما بخشی از آن را که احتمالا در ارتباط برقرار کردن شما با "سوزنبان " کمک خواهد کرد مینویسم :
برخلاف تصور خیلی از افراد بخش اعظم کبودهای سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و حتی صنفی دانشجویان دانشگاه قم بیشتر از آنکه معلول مرحله تحلیل و تصمیم گیری باشد متوجه فقدان اطلاعات و اخبار دست کم از جنس معتبر و صحیح آن است . دانشگاه قم بیشتر از آنکه به مرکز تحولات سیاسی و فرهنگی شهر قم باشد شبیه یک جزیره دورافتاده است که اهالی آن یا اصلا علاقه ای به اخبار ندارند و یا بسترهای سالم اطلاع رسانی برای آنها فراهم نیست . البته این اظهار نظر حقیر را به معنی نادیده گرفتن تلاش بچه های نشریات ثابت دانشگاه نگیرید چرا که فعالیت آنها جای تقدیر و تشکر دارد البته با وجود انتقادات زیادی هم که به آن وارد است !
فکر میکنم منظورم را از این مقدمه فهمیده باشید ، هدف اصلی ما از انتشار این هفته نامه پیش از همه و بیش از همه اطلاع رسانی سالم و گسترده است ، هرچند از تحلیل و بررسی رویداد های سیاسی و فرهنگی هم غافل نخواهیم بود .
به همین دلیل بخش عمده ی حجم نشریه را به اخبار (از حوزه های متنوع) اختصاص داده ایم .
ما به این شکل سعی کردیم حلقه ی مفقوده ی اول را که ضعف اطلاعات صحیح بود در حد توانمان برطرف کنیم .
و اما نکته ی دوم ، جای خالی فرهنگ ! علی رغم اینکه مدام در نشریات دانشجویی دانشگاه از نبود فضای سیاسی گله میشود اما به نظر حقیر نشریات دانشگاه بیشتر سیاست زده اند تا سیاسی و با کمال تعجب در یک محیط دانشجویی (همان جزیره ی دورافتاده ) تقریبا هیچکدام از نشریات" ثابت " دانشگاه اهتمامی به مسائل فرهنگی و علمی ندارند و بیشتر درگیر دعواهای سطحی سیاسی اند ! ( بر و بچه های نشریات دانشگاه من را به خاطر این اظهار نظر صریح خواهند بخشید). به همین خاطر تصمیم گرفتیم برای انعکاس نقطه نظرات فرهنگی و علمی دانشجویان دانشگاه قم ویژه نامه ای را در کنار "سوزنبان" را اندازی کنیم که با محور مسائل و رخداد های فرهنگی منتشر خواهد شد . پس اخبار ، سیاست و مسائل صنفی – دانشجویی را در این هفته نامه خواهید دید و فرهنگ ، هنر و دغدغه های علمی ما را در ویژه نامه ، البته این تقسیم بندی شامل اخبار نیز خواهد شد .
نکته ی پایانی راجع به مطالب و یادداشت های وارده است ، یعنی آن بخشی از مقالات که افرادی خارج از هیئت تحریریه ثابت نشریه تحویل ما می دهند . اولا شما میتوانید یکی از طرق ذیل را برای ارسال مطالتان انتخاب کنید :
1. تشریف بیاورید دفتر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه قم ، ساختمان مرکزی اتاق 150 و یادداشت خود را تحویل بدهید .
2. مقاله را به آدرس رایانه ی نشریه ارسال کنید . (soozanban.qom@gmail.com)
3. اگر حقیر را در دانشگاه دیدید تحویل خودم بدهید .
4. برای درج نظرات علاوه برای راههای بالا به وبلاگ "سوزنبان" سری بزنید و در نظر خودتان را در بخش نظرات بنویسد .(www.soozanbannews.blogfa.com)
ثانیا نحوه ی برخورد ما با محتوی مقالات شماست ، مسئله ای که همه باید متوجه آن باشیم اینست که به هر حال انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه قم و شورای سیاستگذاری نشریه چهارچوب های فکری خاص و خطوط قرمزی دارند که ممکن است با نظر شما یکی نباشد و خب شرط تعامل سازنده آن است که ما را همینطور که هستیم بپذیرید و توقع نداشته باشید که ما روی اصول خودمان پا بگذاریم ولی منصرف از مسائل اخلاقی و توهین آمیز که قطعا هیچ جایی در نشریه نخواهند داشت باقی نظرات و مطالب را با شرط درج نقد و تحلیل خودمان نسبت به آن منتشر خواهیم کرد ، پس از ارسال مقالات خودتان ابایی نداشته باشید !
فکر میکنم برای شماره ی اول کافیست و خب اگر قرار باشد تمام حرف هایمان را یکباره بزنیم که نمیتوانیم شماره های بعدی را ببندیم !!
منتظر مقالات ، انتقادات و پیشنهادات شما هستیم .
راهیست که باهم باید برویم ، پس تنهایمان نگذارید و دعایمان کنید ، کار خدا را انجام دهیم .
اینهمه گفتیم و لیک اندر بسیج - بی عنایات خدا هیچیم هیچ
یاعلی ...


[ پنج شنبه 88/8/28 ] [ 5:8 عصر ] [ دازاین ]

شماره اول هفته نامه سیاسی اجتماعی فرهنگی سوزنبان  منتشر شد !

 

سوزنبان


[ دوشنبه 88/8/25 ] [ 8:58 صبح ] [ دازاین ]

خبرگزاری فارس: اعضای اولین شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه قم انتخاب شدند.


جعفر کوثری عضو هیات موسس انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه قم در گفتگو با خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، با اعلام این خبر گفت: در این انتخابات که پیش از ظهر امروز برگزار شد، روح‌الله‌ کیانی، سعید سادات سرکی، علی عرب‌زاده، جعفر کوثری، یاسر حجازی، مصطفی بنام، معین احمدیان و مهدی رحیمی به عنوان اعضای شورای مرکزی این انجمن انتخاب شدند.
وی افزود: در اولین جلسه اعضای شورای مرکزی دبیر این تشکل دانشجویی نیز انتخاب خواهد شد.

پ.ن :

آقای جعفر کوثری به عنوان دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل انتخاب شدند .

حقیر (عرب زاده) دبیر فرهنگی / آقای یاسر حجازی دبیر تبلیغات و نشریات / آقای مصطفی بنام دبیر سیاسی / آقای معین احمدیان دبیر آموزش / آقای سعید سادات سرکی دبیر مالی و اداری / آقای روح الله کیانی دبیر تشکیلات و آقای محمد مهدی رحیمی بعنوان عضو علی البدل انتخاب شدند .


[ دوشنبه 88/8/11 ] [ 9:32 عصر ] [ دازاین ]

بسم الله

فتوبلاگ پرسش ؟ بروز شد !

قاصدک

 


[ شنبه 88/8/9 ] [ 1:38 صبح ] [ دازاین ]
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : دازاین[181]
نویسندگان وبلاگ :
کودکی به خط سالهای هزار و سیصد و انار
کودکی به خط سالهای هزار و سیصد و انار (@)[7]


قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچ‌کس نمى‌تواند به شما آسیبى برسان ! وصایای امام خمینی در بیمارستان به امام خامنه ای ...
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 57
کل بازدیدها: 245486