سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرسشکده

بسم الله الغفور

(من نمیدونم چی بگم؟!)

همزمان با شرایطی که غزه زیر آتش حملات رژیم غاصب اسرائیل روزهای سختی را می گذراند و هرلحظه شاهد وداع مادران داغدار با کودکانشان است و در روزگاری که تمامی کشورهای اسلامی و حتی مسیحیان جهان داغدار غزه اند، رییس دانشگاه آزاد اسلامی به مناسبت آغاز سال میلادی پیام تبریکی صادر کرد.


به گزارش برنا، رییس دانشگاه آزاد اسلامی در پیامی به مناسبت سال نو میلادی شروع این سال را به مسیحیان تبریک گفته و ابراز امیدواری کرد که سال نو میلادی سالی سرشار از صلح و دوستی، آرامش و صمیمیت باشد.

دکتر جاسبی در این پیام خاطر نشان ساخت: حضرت مسیح (ع) پیامبر بزرگ الهی و مظهر لطف و محبت و صلح و مهربانی است.

رییس دانشگاه آزاد اسلامی ابراز امیدواری کرد: سال 2009 میلادی در پرتو توسعه همکاری های علمی و پژوهشی، سالی سرشار از موفقیت برای شکوفایی دانش و پژوهش در عرصه بین الملل باشد. امیدوارم سال نو میلادی سال همگرایی و تفاهم و پایبندی به ارزش های والای انسانی و اخلاقی باشد و نقطه عطفی در رویکرد جهان متمدن به صلح و دیانت و آزادی مبتنی بر اخلاق و معنویت و پیشرفت و رفاه مبتنی بر عدالت محوری در جهان بگشاید.

رییس دانشگاه آزاد اسلامی در خاتمه این پیام میلاد حضرت مسیح(ع) و سال نو میلادی را به هموطنان مسیحی به ویژه دانشجویان ارامنه و خانواده آنان تبریک گفته و سالی سرشار از بهروزی و شادکامی برای آنان از درگاه خداوند بزرگ مسئلت کرد.


[ پنج شنبه 87/10/12 ] [ 9:48 عصر ] [ دازاین ]

بسم الله القاسم الجبارین

تشکل های دانشجویی کشور طی بیانیه هایی به سفرای کشورهای اردن و مصر اولتیماتومی برای خروج از کشور یا محکوم کردن رژیم غاصب اسرائیل و کمک به مردم غزه دادند ، متن بیانیه ها را در پیوند های زیر ببینید :

 http://www.edalatkhahi.ir/003672.shtml

http://www.edalatkhahi.ir/003671.shtml

 


[ سه شنبه 87/10/10 ] [ 10:58 عصر ] [ دازاین ]

بسم الله المتکبر

سلام

میخواستم راجع به جنایات اسرائیلی ها در غزه متنی را بنویسم (البته در اولین فرصت اینکارو خواهم کرد ) اما دیدم از پیام حضرت آقا چیزی بهتر نمیشه گفت . در خانه اگر کس است یک حرف بس است :

رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی درباره مصیبت هولناک قتل عام مردم مظلوم غزه فرمودند: همه‌ مجاهدان فلسطین و همه‌ مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع غزه‌اند و هر کس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود شهید است.

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

جنایت هولناک رژیم صهیونیستی در غزه و قتل‌عام صدها مرد و زن و کودک مظلوم، بار دیگر چهره‌ی خونخوار گرگهای صهیونیست را از پشت پرده‌ی تزویرِ سالهای اخیر بیرون آورد و خطر حضور این کافر حربی را در قلب سرزمینهای اُمت اسلام، به غافلان و مسامحه‌کاران گوشزد کرد. مصیبت این حادثه‌ی هولناک برای هر مسلمان بلکه برای هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطه‌ی جهان بسی گران و کوبنده است، ولی مصیبت بزرگتر سکوت تشویق‌آمیز برخی دولتهای عربی و مدّعی مسلمانی است. چه مصیبتی از این بالاتر که دولتهای مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت میکردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعه‌آفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟

سران این کشورها چه جوابی در برابر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله خواهند داشت؟ چه جوابی به ملتهای خود که یقیناً عزادار این فاجعه‌اند خواهند داد؟ به یقین امروز دل مردم مصر و اردن و سایر کشورهای اسلامی از این کشتار، پس از آن محاصره‌ی طولانی غذائی و داروئی لبالب از خون است.

دولت جنایتکار بوش در واپسین روزهای حکمرانی ننگین خود با همدستی در این جنایت بزرگ، رژیم آمریکا را بیش از پیش روسیاه کرد و پرونده‌ی جرائم خود را به عنوان جنایتکار جنگی قطورتر ساخت. دولتهای اروپائی با بی‌تفاوتی و شاید همراهی خود در این فاجعه‌ی بزرگ،‌ یکبار دیگر دروغ بودن ادعاهای طرفداری از حقوق بشر را ثابت کردند و شرکت خود در جبهه‌ی ضدیت با اسلام و مسلمین را نشان دادند. اکنون سئوال من از علماء و روحانیون جهان عرب و رؤسای ازهر مصر این است که آیا هنگام آن نرسیده است که برای اسلام و مسلمین احساس خطر کنید؟ آیا هنگام آن نرسیده است که به واجب نهی از منکر و کلمةُ حقٍ عندَ امامٍ جائر عمل کنید؟

آیا عرصه‌ی دیگری عریان‌تر از آنچه در غزه و فلسطین در جریان است در همدستی کُفار حربی با منافقان امّت برای سرکوب مسلمانان لازم است، تا شما احساس تکلیف کنید؟

سئوال من از رسانه‌ها و روشنفکران جهان اسلام و بویژه جهان عرب آن است که تا چه هنگام به مسئولیت رسانه‌ئی و روشنفکری خود بی‌تفاوت خواهید ماند؟ آیا سازمانهای حقوق بشرِ رسوای غرب و شورای باصطلاح امنیت سازمان ملل بیش از این هم ممکن است رسوا شوند؟

همه‌ی مجاهدان فلسطین و همه‌ی مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع غزه‌اند و هر کس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ محشور شود.

سازمان کنفرانس اسلامی باید در این شرائط حساس به وظیفه‌ی تاریخی خود عمل کند و جبهه‌ی یکپارچه‌ئی به دور از ملاحظه‌کاری و انفعال، در برابر رژیم صهیونیستی تشکیل دهد. باید رژیم صهیونیستی به وسیله‌ی دولتهای مسلمان مجازات شود. سران آن رژیم غاصب باید به جرم این جنایت و نیز محاصره‌ی طولانی مدّت، شخصاً محاکمه و مجازات شوند.

ملّتهای مسلمان میتوانند با عزّم راسخ خود این مطالبات را تحقّق بخشند و وظیفه‌ی سیاستمداران و علما و روشنفکران در این بُرهه بسی سنگین‌تر از دیگران است.

اینجانب به مناسبت فاجعه‌ی غزه روز دوشنبه را عزای عمومی اعلام میکنم و مسئولان کشور را به ادای وظائف خود در این حادثه‌ی غم‌انگیز فرا میخوانم.

وَ سَیعلَمُ ‌الذین ظَلَموا اَیّ مُنقلبٍ یَنقلبون.
سیّدعلی‌ خامنه‌ای
8/دی/1387
29/ذی‌الحجة‌الحرام/1429


[ دوشنبه 87/10/9 ] [ 1:22 صبح ] [ دازاین ]

بسم الله العلیم

سلام

مناظره ای مابین محمدرضا خاتمی برادر رئیس جمهور سابق و تماینده مجلس سابق و خیلی چیزهای سابق دیگر و قاسم روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو در دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شده است . به علت اهمیت مطالب مطرح شده به جای اینکه لینک متن مناظره را در قسمت خودش بگزارم تصمیم گرفتم در یک پست جدید بیارمش . حتما و حتما با دقت مطالعه بکنید ! و حتما وحتما با دقت نظرتون را بگید ! یاعلی

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=21883 قسمت اول

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=21885 قسمت دوم


[ پنج شنبه 87/10/5 ] [ 1:58 صبح ] [ دازاین ]

بسم الله القدوس

بحث از اینکه چگونه میتوان هم اهداف عالیه انقلاب اسلامی را محقق کرد و هم از آفاتی که گریبانگیر دیگر انقلاب های جهان معاصر شده است مصون بود همیشه موضوع تفکر و تحقیق و میدان نظریه پردازی بسیاری از اندیشمندان پس از انقلاب بوده است ، که هر یک از دریچه و نظرگاه خویش بدان نگریسته و راه حلی ارائه کرده است . اینکه دیگران در این باب چه گفته اند موضوع یادداشت ما نیست و اطلاع از آن هم چندان مشکل نیست چه در رادیو و تلویزیون و رسانه های دیگر و اگر از اهالی دانشگاه و حوزه باشید در این محیط ها بسیار در این باب سخن گفته شده است . موضوع سخن ما نظر شهید آوینی در این زمینه است که بخشی از آن در مقاله ی "گرداب شیطان" در کتاب "آغازی بر یک پایان" طرح شده است .
پیش از آنکه به بیان راه حل شهید آوینی بپردازیم ذکر چند مقدمه از همین مقاله ضروری بنظر میرسد :
1. استقلال حقیقی و همه جانبه و در همه ی سطوح و به بیان ساده تر همان اصل نه شرقی و نه غرب از ذاتیات و لوازم انقلاب اسلامی است .
2. انقلاب اسلامی ، انقلاب در ارزش هاست و نه فقط یک انقلاب سیاسی و یا تلاشی برای بهبود وضع رفاهی
3. هر انقلابی پس از تاسیس به اصول مدون و نظام سیاسی برای استقرار خویش و محقق کردن اهداف خود نیازمند است ؛ که این اصول میبایست بر پایه ی مبادی و غایات انقلاب تنظیم شوند .
4. جهان امروز و در حقیقت تمدن غرب یک کل یکپارچه ی تجزیه ناپذیر است که در جهات خاصی بسط یافته است و در حقیقت تمام اجزاء آن از یک مابعدالطبیعه و حقیقت واحد نشات گرفته و به سمت غایتی واحد درحرکتند .
5. تمام انقلاب های معاصر بدون استثناء بدلیل غفلت از اصل فوق الذکر بعد از مدتی در گرداب شیطانی امپریالیسم حاکم بر جهان فرورفته و به آداب آن مودب شده و از شعارهای اولیه آنها تنها همان پوسته ی ظاهری باقی مانده و آن شعارها هیچگاه در عرصه ی عمل مجال تحقق پیدا نکرده اند و یا در صورت تحقق دیری نپاییده اند . ( به سرنوشت انقلاب های الجزایر ، چین ، روسیه ، کوبا ، ... توجه کنید ! )
اما با توجه به این مقدمات و بعد از ذکر آنها آوینی به بیان آنچه علت نجات انقلاب اسلامی میداند میپردازد :
دست آویز ما برای رهایی از این گرداب ِ شیطانی از دو عنصر تشکیل شده است ؛ رهبری حضرت امام(س) و جنگ تحمیلی .
ما زمانی که به وجود معنوی و روح ملکوتی و سیره و آرمان های امام تمسک بجوییم و در عین حال روحیه ی جهادی و انقلابی و کربلایی خویش را در مواجه ی با سختی ها از دست ندهیم درون نظام تکنیک زده ی عصر حاضر مستحیل نخواهیم شد و استقلال حقیقی خویش را در حفظ خواهیم کرد . برای فهم بهتر این معنا خواندن مقاله بهترین راه است .
شهید آوینی در لابه لای مطالب به چند نکته ی دیگر نیز اشاره میکند که بیان آنها را در این جا خالی از فایده نمیدانم :
اولا شناخت و توجه همیشگی به وضعیت جنگ روانی رسانه های گروهی حاکم بر جهان امروز . دوما تاکید بر وارونگی مفاهیم و الفاظ در تمدن غرب که با کمی تسامح میتوان گفت به اصل اولی تبدیل شده است . سوما اصل در انقلاب ما توسعه ی اقتصادی و بهبود وضعیت رفاهی نبوده و نباید باشد چه در اینصورت ماهیت انقلاب اسلامی را درست نشناخته ایم و یا اینکه بیهوده انقلاب کردیم . چهارماً ما در طی مسیر خویش به توسعه ی اقتصادی نیز دست خواهیم یافت ولی قطعا هدف این نیست ! و نکته آخر و بسیار حایز اهمیت اینکه همواره ضعف های ما شیطان را به طمع می اندازد و ارکان تمدن شیطانی غرب نیز بر ضعف های انسان بنیان گذاشته شده است پس بی هیچ شکی راه رهایی از این بندها غلبه بر ضعف های نفسانی خودمان است .
« غایت خلقت جهان پرورش انسان هایی است که در برابر شدائد بر هرچه ترس و شک و تعلق است غلبه کنند ،حسین شوند . »


[ شنبه 87/9/23 ] [ 7:52 صبح ] [ دازاین ]

بسم الله قاصم الجبارین ...

و اگر کسی خبر باز کردن خلخال از پای زن یهودی در بلاد مسلمین را بشنود و از قصه بمیرد ...

 

والسلام علی من التبع الهدی

 


[ چهارشنبه 87/9/13 ] [ 2:59 صبح ] [ دازاین ]

بسم الله الرقیب

این هفته در سیر بررسی آثار سید شهیدان اهل قلم نگاهی به مقاله "آغازی بر یک پایان" از کتابی با همین می اندازیم . در این مقاله شاهد بخشی از رئوس اندیشه های شهید سید مرتضی آوینی هستیم :

1.     نفوذ و سیطره تمدن تکنولوژیک غرب بر تمام شئون و زوایای حیات انسان بر روی زمین که بشر جدید به دلیل مقهور و مجذوب شدن در برابر ظوهر و روح شیطانی تمدن جدید تصور دیگری از حیات جز آنچه هست را ندارد . و خانواده و نظام آموزشی نیز که دو رکن مهم و اساسی تعلیم و تربیت و در حقیقت انتقال دهنده ی نوع و روش زندگی و هنجارها و آداب و رسوم و از همه مهم تر نحوه و شکل تفکر میباشند نیز جز مشهورات زمانه چیز دیگری را به فرد فرا نمیدهند فلذا انسان از کودکی تا هنگام مرگ در بهترین حالت تنها به آنچه هست آگاهی نسبی میابد و نه به آنچه می تواند یا باید باشد .

2.     ابزار ها و متدولوژی غربی در خود واجد روح اومانیستی غربی میباشند و همه ی آنها به مثابه ی یک ید واحده جهان را آنطور که میخواهند به انسان مینمایانند و در حقیقت انسان را به سمت مبدا خویش و تفکری که از آن سر بر آورده اند رهنمون میسازند . بشر مدرن به دلیل اینکه ناگزیر از استفاده از ابزارها و نظامات تمدن حاکم است جبرا همانگونه میبیند و تفکر میکند که اقتضای ابزار است فلذا بشر در حقیقت به هیچ وجه آزاد نیست زیرا آزادی در اراده ی آزادی است که انسان امروز فاقد آن است و از همیشه در بند تر هرچند که خود میپندارد که در آزادترین عصر حیات بشر میزید . و همین جهل در حقیقت بزرگ ترین ضعف بشر است که بدان تحمیل شده است و از این حیث بشر مدرن مستضعف است و فاقد توانایی برطرف کردن استضعاف خویش با همین ابزارها و روش ها و با همین طرز تلقی از عالم و آدم و رهایی او در جایی دیگر و با روشهایی متفاوت است .

3.     تمدن ها در معنای عام و تمدن غرب در معنای خاص یک کل تجزیه ناپذیر و غیر قابل انفکاک هستند که تمام اجزای آنها از طریق ریسمانی به هم متصل میباشد و بهره گیری از بخشی از آنها خواه نا خواه بقیه ی جنبه ها و زوایا را نیز بدنبال دارد که این ریسمان در حقیقت تفکر حاکم بر آن تمدن میباشد . به همین دلیل است که تمام انقلاب های ایدئولوژیک عصر حاضر در نهایت در نظام سرمایه داری غرب مستحیل شده و گاه حتی به ضد آنچه می گفتند تبدیل گشته اند چرا که انقلابیون به خیال اینکه میتوان ابزار و تکنولوژی غرب را گرفت و فرهنگ آن را اخذ نکرد به انتقال صنعت غربی پرداخته اند و دل به مدل های توسعه ی غربی سپرده اند تا هم فرهنگ اصیل خویش را حفظ کنند و هم به آرمانهای انقلابی خویش وفادار بمانند و هم کشوری توسعه یافته و صنعتی باشند غافل از اینکه این توهمی بیش نیست و امری اصلا ناممکن .

4.     علت اینکه انتقال ابزار و تکنولوژی غرب موجب انتقال فرهنگ آن میشود این است که ابزار در تمدن غرب در حقیقت صورت عینیت یافته ی فرهنگ آن است و به بیان دیگر فرهنگ غربی چیزی جز ابزار آن نیست و این دو دو روی یک سکه اند و این خود اتفاقی شگرف است .

5.     جهان امروز ما جهان تناقضات و وارونگی هاست که این تناقض در بعض زمینه ها عیان و در برخی از آنها پنهان و مستور است . از جمله ی این تناقضات این است که بشر مدرن در عین اینکه در بند و اسیر دست پنهان نظام تکنیکی است و از نظرگاهی دیگر اسیر نفس اماره ی خویش میباشد خود را آزاد میپندارد و به این آزادی میبالد و وقتی به تاریخ مینگرد خویش را بر قله ی تکامل و انسانیت میبیند حال آنکه از ابتدای تولد تا زمان مرگ اسیر تکنوکراسی است و جاهل به آن . علت جهل بشر به اسارت خویش نظام صنعتی جابرانه ی مدرن است که با دقتی ریاضی وار و مطلق و با شیوه ای انتزاعی بر تمام ابعاد تفکر و فرهنگ غلبه و نظارت دارد.

6.     از دیگر صورت های متناقض تمدن جدید دموکراسی است . دموکراسی که رویای روز و شب بسیاری از مردمان جهان توسعه نیافته شده است چیزی جز حکومت توتالیتر سرمایه داری و تبلیغات نیست و بدلیل تفاوت های مصادق دموس (مردم) در عالم واقع تحقق دموکراسی در گرو اراده ی طبقه ی صاحب نفوذی است که اشپنگلر از آنها به نفوس مقتدر یاد میکند که کانون های سرمایه و ثروت در اختیار آنها میباشد و اراده ی ملت و شعار حکومت مردم بر مردم در حقیقت تنها میدانی برای اعمال قدرت و یکه تازی در قلمرو نفس اماره ایشان است و به همین علت دموکراسی حتی در بهترین حالات آن هیچ گاه تحقق نیافته و نخواهد یافت . (نظرات اسوالد اشپنگلر در کتاب فلسفه ی سیاست و بسیاری از فلاسفه ی پست مدرن غرب موید نظرات شهید آوینی میباشد . )

7.     بدلیل اینکه ذات و بستر ظهور تمدن تکنولوژیک مدرن فاسد و منحط است و توانایی هیچگونه سازگاری با روح خدامداری و غیب اندیشی دینی را ندارد رفرم و اصلاح که در حقیقت تغییر ظواهر و بر طرف کردن ایرادات در اعراض و باقی گذاشتن ذات و بنمایه به شکل خویش است فایده ای نداشته و ره به جایی نمیبرد و آنچه موجب تغییر وضع موجود و رسیدن به شکل متفاوتی از حیات برای بشر بر روی خاک میشود انقلاب ابتدا در ساحت روح و تفکر و درون و سپس در عالم خارج است . این انقلاب تنها با تغییر نسبت بشر با عالم و آدم ممکن میگردد و واجد عهدی نو با خداوند و هستی است .

8.     بدلیل عمق و گستره ی بی نظیر تمدن جدید که تمام شئون و زوایای حیات بشر را در برگرفته و بر همه ی نقاط کره زمین سلطه ی خویش را برپا کرده است و اولین تمدنیست که صورتی جهانی به خود گرفته است – که این نیز خود بدلیل روح سلطه جو و امپریالیست آن میباشد – انقلابی نیز که برای تغییر این وضع لازم است انقلابی جهانی و عمیق در لایه های زیرین تفکر بشری است که منجر به تغییر نگاه و رویکرد بشر از نفس مداری و اومانیسم به خدامداری است .

9.     و اما آنچه شهید آوینی به عنوان راه حل ما برای برون رفت از این وضعیت بیان میکند در ساحت عمل نه نفی و عدم استفاده ی کامل از ابزار غربی که ما ناگزیر از استفاده از آن هستیم بلکه تغییر نسبت خویش با تکنولوژی و خرق حجاب تکنیک و بعبارت دیگر تسخیر روح و جوهر ابزار است و در مرحله ای دیگر دست به گزینش زدن و عدم بهره برداری کورکورانه از این ابزار . هرچند که این تسخیر و گزینش بسیار سخت و مشکل باشد که هست .

10. شهید آوینی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت روح الله را بعثت تاریخی بشر در وجود ایشان میداند و وقوع آن را بهترین نشانه برای نزدیک شدن به انقلاب جهانی فردا میپندارد .

11. و در پایان :

«حقیقت دین را باید نه در عوالم انتزاعی که وجود انسان هایی جست که به خلیفه اللهی مبعوث شده اند . فصل الخطاب با انسان کامل است و لاغیر .»

 والسلام علی من التبع الهدی


[ چهارشنبه 87/9/6 ] [ 12:27 صبح ] [ دازاین ]
بسم الله المبدی
در ادامه یادداشت های مربوط به سیر مطالعه و بررسی آثار شهید سید مرتضی آوینی ، این هفته خلاصه ی مطالب جلسه اول پیرامون مقاله ی "امام(ره) و حیات باطنی انسان" در کتاب "آغازی بر یک پایان" را در ادامه خواهید دید . امید است مقبول افتد .
1. نکته اول در این مقاله تعبیر شهید آوینی از تاریخ تمدن است در معنای مصطلح آن که خود گویای نوع نگاه ایشان نسبت به این مقوله است ؛ آنجا که مینویسد :‌ » تاریخ تمدن آن سان که .... » نکات قابل توجه در این تعبیر اولا تفاوت مفهوم غلبه و مفهوم تسخیر است . در قرآن خداوند می فرماید که ما زمین و آسمان و آنچه در آن است را مسخر انسان گردانیدیم . در مفهوم غلبه نوعی شکست و چیرگی غالب بر مغلوب است که اجازه ی هرگونه بهره برداری درست و نادرست را به او میدهد در حالی که در قرآن کریم عالم توسط «خداوند» مسخر انسان گشته است و انسان بر اساس معارف اسلامی باید در عین استفاده و بهره برداری در حد نیاز (که بیش از آن و برای لذت حرام است) از طبیعت مراقبت و محافظت نماید . تفاوت دیگر آنست که بشر غیب اندیش عالم را هوشمند و مخلوق خدا میداند و زمانیکه به طبیعت نظر میافکند همه را تسبیح گوی ذات حق میبیند و برگ درختان سبز در نظر او معرفت کردگار است در حالی که همین طبیعت در نگاه بشر مدرن و منفعت اندیش و سودانگار منبعی برای تمتع هر چه بیشتر (...تمتع مسرفانه) است و نه تنها نیازی به مراقبه نمیبیند بلکه میپندارد اگر او هرچه زودتر و بیشتر از این منابع استفاده نکند دیگران گوی سبقت را از او خواهند ربود فلذا در بهره برداری هرچه تمام تر هیچگونه درنگی به خود راه نمیدهد .
2. نکته بعدی که باید بدان توجه نمود تعبیرروح عصیانگر است که در حقیقت بیان دیگری از طغیان و شورش بشر مدرن خودبنیاد است در برابر خداوند و یا همان انسان محوری در مفهوم مدرن آن (اومانیسم) که سید شهید آن را دمیده شده در کالبد انسان میداند و همین نشان میدهد که عامل خارجی این تحفه ی منحوس را به جان بشر مدرن دمیده است و این عامل کسی جز ابلیس نیست که خود اولین عصیانگر تاریخ است در برابر حق و حقیقت و قسم خورده است تا بنی آدم را نیز با خود همسو نماید . تفصیل و شرح بیشتر این معنا در خلال دیگر مقالات شهید آوینی و اساتید دیگر روشن خواهد شد . انشاالله
3. نکته ی بسیار حائز اهمیت که آوینی نیز بر آن تاکید دارد پندار غلط بشر مدرن است که تمام انسانها در طول تاریخ همانند او میزیسته اند و به تعبیر خود شهید آوینی غایتی جز این(تمتع مسرفانه) نداشته اند ، حال آنکه به هیچوجه اینگونه نبوده است و این خیال و وهم انسان عصیانگر مدرن است .
4. در پاراگراف بعد آوینی از تاریخ دیگری نام میبرد و آن را تاریخ حیات باطنی انسان مینامد که در حقیقت بیان کننده ی سیر و روند حرکت روح بشر از هبوط آدم(ع) است تا پایان تاریخ که معیار و ملاک تقسیم بندی آن نه ابزار بشر آنگونه که غربیان می پندارند بلکه بعثت انبیاست که نقاط ثقل تاریخ را تشکیل میدهد . این مفهوم یکی از ارکان نظریه ی فلسفه ی تاریخی است که شهید آوینی بدان معتقد است .
5. در بند بعد آوینی از علت غفلت بشر مدرن نام می برد که همانا انکار روح و جوهر باطنی او میباشد و به همین دلیل است که او تاریخ را نیز تنها سیر تکامل تاریخی ابزار میداند . در واقع از زمانی که بشر منکر معرفت های مابعد الطبیعی و امکان دست یافتن به حقیقت های غیر تجربی شد دیگر توانایی شناخت آنچه عقل ناقص او می توانست بشناسد را از دست داد و منکر وجود آنها شد که از آن جمله حیات باطنی اش و به بیان دیگر روح الهی اش بود .
6. از تاثیرات این نوع نگاه (مادی) آنست که انسان بزرگان تاریخ را نیز کسانی پنداشت که هرچه بیشتر راه او را برای تمتع از طبیعت هموار کرده بودند(انشتین ،برادران رایت ،نوبل ،نیوتن و ....) و به همین دلیل بود که مردان خدا و از آنجمله انبیا به دست فراموشی سپرده شدند و حتی زمانی که به آنها پرداخته میشود تنها منظور تاثیرات مادی ظهور آنها بر جوامع است که هرچند اندک نیست اما ظاهر است و سطح و بی شک بشر تا زمانی که این گونه با رسولان حق برخورد میکند خود را از پی بردن  به حقیقت محروم میسازد .
7. در بند بعد آوینی تمام آنچه را بشر مدرن تاریخ تمدن مینامند و بدان بدلیل اینکه از دلایل کلیدی غرب برای ادعای پیشرفت و توسعه و تکامل است می بالد زیر سوال میبرد و وهمی و غیر واقعی میخواند و آن را در بهترین حالت ظاهر و پوسته ی حقیقتی به نام حیات باطنی انسان میداند .
8. آوینی در ادامه نوع نگاه بشر را به عالم و آدم مورد انتقاد قرار میدهد که حتی زمانیکه که به مکه که قلب عالم است نظر می افکند تنها از آن زاویه است که قبیله ای در آنجا یکجا نشینی را آغاز کرده است و ...
9. در پایان شهید آوینی بشر را متوجه این معنا میکند که تا زمانیکه از دایره ی مادی گری و خودبنیادی بیرون نیاید و با حضرت حق آشتی ننماید نمی تواند که قدر انسان های چون انبیا و ائمه و مردانی که احیا گران حیات باطنی بشر بوده اند چون امام خمینی (ره) را بشناسد و شان و جایگاه خویش در عالم و جایگاه آنان را در نسبت با خویش بفهمد .
والسلام علی من التبع الهدی
[ جمعه 87/9/1 ] [ 10:11 عصر ] [ دازاین ]

بسم الله الاول

سلام

از چند هفته ی قبل تو دانشگاه یه سری مطالعاتی با محور آثار شهید آوینی رو شروع کردیم و چند وقتیه طنین صدای سید شهید خوابو از چشمام گرفته ( شاید جنگ خاتمه یافته باشد اما ... ) . بنظرم رسید نوشتن خلاصه ی جلسات مباحثه تو وبلاگ طرح بدی نباشه چون هم افراد بیشتری میتونن از مطالب استفاده کنن هم اینکه برای خودم بشکل منظم بایگانی میشه و بعدا میشه ازش استفاده کرد .

در هر اولین یادداشت رو با توضیحی مختصری راجع به جلد کتاب (آغازی بر یک پایان ) شروع کنم .

بسم رب الشهدا و الصدقین :

1. توجه به موضوع کتاب که دربرگیرنده بخشی از آراء شهید آوینی در رابطه با مسائل سیاسی و اعتقادی و مقالاتی راجع به شخصیت حضرت روح الله میباشد در تحلیل طرح جلد کتاب کمک فزاینده ای خواهد کرد ؛ همچنین است  آشنایی با نظریات شهید آوینی در مورد عصر حاضر ، جایگاه بشر مدرن در نسبت با خدا و وضعیت ما بعنوان فرزندان انقلاب اسلامی به طور خاص .

2. آشفتگی فرد در تصویر نشان از نابسامانی و پریشانی روحی و روانی او میباشد .

3. در تصویر در ذهن فرد که جایگاه تفکر میباشد در جنین نقش بسته است . که جنین بودن هردو نشان از عدم تکامل و به بلوغ نرسیدن آنها میباشد .

4. حضور دو جنین در ذهن فرد نشان از عدم ثبات و شکل گیری کامل تفکر او به دنباله ی آن فرهنگ او دارد . این حالت در واقع تصویر هنرمندانه ی وضعیت بشر غرب زده ی امروز است که نیمی از تفکرات او غربی و نیم دیگر سنتی و دینی است . نیمی از او در فرهنگ ها و سنن دیرینه اش ریشه دارد و نیم دیگر در فرهنگ مدرن غرب .

5. رنگ های پشت زمینه در واقع نشان دهنده ی عدم ثبات در آینده ی او میدهد در واقع او با این شکل از تفکر آینده ی مشخصی را برای خود نمیبیند .

6. بشر تصویر شده در طرح جلد کتاب در واقع همان بشر جهان سومی و غرب زده ی امروز است که در برزخ انتخاب بین فرهنگ خودی و فرهنگ غرب مانده است . هم ناگزیر از پذیرش نظام منحط تفکری غرب است و هم هنوز به سنت ها و آداب و دین خود به نوعی احساس تعلق میکند . در حقیقت او نه میتواند غربی شود و نه میتواند بر مبنای تعالیم دین و فرهنگ خویش زندگی کند . 

7. آخرین نکته راجع به نام کتاب است (آغازی بر یک پایان ) که در واقع بیان کننده ی جایگاه تاریخی و تمدنی انقلاب اسلامی به رهبری بزرگ مرد تاریخ حضرت روح الله است و در حقیقت آغاز نابودی غرب به عنوان یک تمدن شیطانی میباشد . تفصیل این معنا به تدیج برایتان معلوم خواهد شد . 

آغازی بر یک پایان
[ سه شنبه 87/8/21 ] [ 12:12 صبح ] [ دازاین ]

کانون مطالعات بسیج دانشجویی دانشگاه قم با همکاری بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(علیه السلام) برگزار مینماید :

دوره آموزشی آوینی متفکر فردا (ویژه آشنایی با آثار و اندیشه های سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی)

23 و 24 آبان ماه

دانشگاه امام صادق(علیه السلام)


[ شنبه 87/8/18 ] [ 3:17 صبح ] [ دازاین ]
<   <<   16   17   18   19      >
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : دازاین[181]
نویسندگان وبلاگ :
کودکی به خط سالهای هزار و سیصد و انار
کودکی به خط سالهای هزار و سیصد و انار (@)[7]


قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچ‌کس نمى‌تواند به شما آسیبى برسان ! وصایای امام خمینی در بیمارستان به امام خامنه ای ...
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 338
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 248829